نویسنده: آراد فرشچی
منیژه حکمت از قدیمیترین و مهمترین فیلمسازان زن سینمای بعد از انقلاب ایران است که هر چند به عنوان کارگردان کارنامهی طولانی (از نظر تعداد فیلم) ندارد اما پیش از آن به عنوان طراح صحنه، منشی صحنه، مدیر تولید، سرمایهگذار و تهیه کننده در سینما مشغول به فعالیت بوده و حتی برخی او را تهیهکنندهی مهمتری میدانند تا کارگردان خوبی، اما با بررسی و آشنایی بیشتر با چهار فیلمی که او از انتهای دهه هفتاد شمسی تا انتهای دهه نود شمسی ساخته است میتوان راحتتر به جواب سوال کارگردان یا تهیهکننده بودن او پی برد.
زندان زنان (۱۳۷۹)
اولین فیلم منیژه حکمت در مقام کارگردان بر روی کاغذ موضوعی جنجالی دارد و داستان زنانی را روایت میکند که در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۷۹ در پی شورش در زندان، سرکوب میشوند و قوانین سختگیرانهتری را در زندان تجربه میکنند.
زندان زنان به عنوان فیلم اول برای فیلمسازش قدم اول قابل قبولی بود هر چند که نمیتوان به سادگی از کنار فیلمنامهی خوب و پرجزئیات فرید مصطفوی گذشت. پس از شروع دولت اصلاحات فیلمسازان فضای بازتری برای پرداختن به موضوعات حساس داشتند و کمتر از قبل با مسائلی مانند توقیف و ممیزی مواجه میشدند، فیلمسازان مختلفی با تفکرات سیاسی-اجتماعی متفاوتی تلاش کردند که دغدغههای خود را به تصویر بکشند اما برخی از آنان به دلیل ذوقزدگی و محتوازدگی در نهایت نتوانستند یک فیلم سینمایی درست بسازند.
اما زندان زنان در کنار داشتن دغدغههای سیاسی-اجتماعی نویسنده و کارگردانش از پرداخت و اجرای سینمایی قابل قبولی نیز برخوردار است و زنانی که در این فیلم تصویر شدهاند با عمده شخصیتهای متداول در سینمای ایران متفاوت هستند. بازیهای خوب رویا تیموریان، گلاب آدینه، رویا نونهالی و پگاه آهنگرانی نیز باعث تماشاییتر شدن این فیلم شده است و در کمتر فیلمی از سینمای ایران میتوان چنین گروه بازیگران زنی پیدا کرد که اجرایشان به شدت هماهنگ و باورپذیر باشد.
- بیشتر بخوانید: فیلمهای برتر سینمای اجتماعی ایران
سه زن (۱۳۸۶)
پس از موفقیتهای فیلم زندان زنان، حکمت برای ساخت دومین فیلم سینمایی خود به سراغ فیلمنامهای از نغمه ثمینی، فیلمنامه نویس و نمایشنامه نویس معروف رفت. حکمت برای این فیلم نیز به سراغ بخشی از تیم فیلم قبلی خود رفت، داریوش عیاری مدیر فیلمبرداری، مصطفی خرقهپوش تدوینگر، مریم بوبانی و پگاه آهنگرانی از بازیگران فیلم قبلی حکمت بودند که در این فیلم نیز او را همراهی میکردند.
فیلم همان طور که از اسمش پیداست داستان سه زن در یک خانواده، اما از سه نسل متفاوت را تعریف میکند که همزمان با مشکلات متفاوتی دست و پنجه نرم میکنند. سه زن هر چند به خوبی زندان زنان نیست اما نقاط قوت خود را نیز دارد از جمله شروع خوب و گیرای آن. قسمتهای میانی و پایانی فیلم متوسط است اما سانسور بخشهایی از فیلم در کنار تکیه بیش از حد سازندگان فیلم بر روی دیالوگها، باعث شده تا سه زن تبدیل به یک فیلم متوسط و کمی وراج شود که ایدهی نسبتا خوب و شروع چشمگیر خود را حرام کرده است.
جاده قدیم (۱۳۹۶)
پس از ده سال حضور نداشتن به عنوان کارگردان در سینمای ایران و برعهده گرفتن تهیهکنندگی تعدادی از آثار سینمایی مانند، فیلمهای چیزهایی هست که نمیدانی (۱۳۸۷)، ورود آقایان ممنوع (۱۳۸۹)، شهر موشهای ۲ (۱۳۹۳) و چند فیلم دیگرمنیژه حکمت با فیلم جاده قدیم به این حرفه بر میگردد.
جاده قدیم ماجرای زنی را تعریف میکند که هنگام برگشتن از کار در شب عید به او تجاوز میشود و باید تصمیم بگیرد که میخواهد این ماجرا را به پلیس گزارش کند یا نه. جاده قدیم برای کارگردانی که در دو فیلم اول خود پتانسیل قابل توجهی از خود نشان داده بود به شدت ناامید کننده است، شاید مهمترین مشکل فیلم فیلمنامهی آن باشد.
حکمت در این فیلم سعی کرده به تنهایی و با کمک چند مشاور با سلیقههای متفاوت برای اولین بار فیلمنامه بنویسد اما نتیجه اصلا قابل قبول نیست و فیلم از شخصیت پردازی بد و غلط رنج میبرد. شاید اگر فیلمنامهنویس توجه خود را بر روی یک موضوع میگذاشت و سعی نمیکرد که بخش عظیمی از مشکلات جامعهی ایرانی را در کنار دغدغههای خودش روایت کند، با فیلم بهتری روبرو مییشدیم.
تلاش برای نشان دادن مشکلات زنان در جامعه ایرانی، پدرسالاری، مشکلات اقتصادی و آقازادگی هر چند در ظاهر قابل تقدیر است اما جا دادن تمامی آنها در یک فیلم سینمایی کار سختی است و فیلمنامهنویسان اثر موفق نشدهاند تا به تعادل برسند و تمامی این موارد تنها روی کاغذ جذاب به نظر میرسند اما در عمل «جاده قدیم» را به فیلمی پرچانه و ضعیف تبدیل کردهاند
بندر بند (۱۳۹۹)
فیلم بندربند، جدیدترین فیلم سینمایی منیژه حکمت که به تازگی اکران خود را سینماهای ایران شروع کرده و پیش از این نیز حضور نسبتا موفقی در جشنوارههای خارجی داشته داستان یک گروه موسیقی را روایت میکند که میخواهند برای شرکت در یک مسابقه خود را به تهران برسانند اما سفر آسانی در پیشرو نخواهند داشت چرا که بیشتر مسیر را سیل با خود به زیر آب برده.
بندر بند هم در کارنامهی کارگردانش و هم در سینمای ایران فیلمی متفاوت و کنجکاوی برانگیز است که در فضای سخت و عجیبی تولید شده است. از نکات قابل توجه فیلم تلاش حکمت برای دور شدن از ضعفهای دو فیلم قبلی خود است که مهمترین و آزاردهندهترین آنها هجوم دیالوگها به سمت مخاطبان بود. بندر بند اما مخاطب را با دیالوگ خسته نمیکند و پشت سر هم به او یادآوری نمیکند که مشکلات جامعه چیست بلکه تلاش میکند تا مخاطب را با موسیقی و صحنههای زیبا با خود همراه کند و در این بین حضور رضا کولغانی (خواننده اصلی بند داماهی) در یکی از نقشهای اصلی فیلم، انتخاب موسیقی درخشان و قابل توجهی که فرشاد فزونی برای فیلم ساخته در این مسیر به کمک فیلم آمدهاند.
یکی دیگر از نقاط قابل توجه فیلم عدم حضور بازیگران معروف سینمایی در فیلم است، حکمت در سه فیلم قبلی خود با بازیگران معروف زیادی همکاری کرده اما به استثنای زندان زنان حضور تعداد زیادی شخصیت آن هم با بازی بازیگران معروف در فیلم چندان کمکی به فیلمهای او نکردهاند اما اینجا هم کم بودن شخصیتهای محوری داستان و هم نبود بازیگر معروفی که اسمش از شخصیتش برای ما مهمتر باشد به باورپذیری هر چه بیشتر فیلم کمک کرده است. همچنین نباید از حضور فرهاد فزونی ،گرافیست معروف، در تیم تولید فیلم به عنوان کارگردان هنری فیلم به سادگی عبور کرد و به نظر میرسد سلیقه هنری او در فضای بصری فیلم بیتاثیر نبوده است و در مجموع تمامی این موارد دست به دست هم دادهاند تا منیژه حکمت بهترین فیلم خود پس از زندان زنان را بسازد.
- بیشتر بخوانید: نقد فیلم بندربند