بررسی کارنامه بازیگری جواد عزتی

جواد عزتی نه‌تنها با کارهای کمدی و فیلم‌ها و سریال‌های طنز به شهرت(و البته محبوبیت) دست یافت بلکه در فضای خارج از آثارش هم با چهره‌ای خندان و لبخندی همیشگی در ذهن مخاطبان جا گرفته است. از همین‌رو بازی در نقش‌های جدی و باورپذیری آن در چنین نقش‌هایی از سمت مخاطب برای بازیگری در موقعیت جواد عزتی چالش سختی بود اما عزتی نه‌تنها از پس این چالش برآمد بلکه در سال‌های اخیر بیشتر در نقش‌های جدی درخشید و توجه مخاطبان(و البته منتقدان) را به سوی خود جلب کرد.

حتی تصور این‌که بازیگری از نقش صد‌درصد کمدی بابا اتی سریال قهوه تلخ(مهران مدیری) به شخصیت تلخ و تاریک مالک زخم کاری(محمدحسین مهدویان) برسد، دشوار است. اما عزتی چنین مسیری را قدم به قدم و بدون عجله پیموده تا به پختگی و توانایی فعلیش در ایفای نقش‌های متفاوت رسیده است. در ادامه مروری داریم بر آثار سینمایی که جواد عزتی در آنها، نقشی جدی بر عهده داشته است.

 

  خورشید (مجید مجیدی) | همان همیشگی

خورشید

بازی عزتی در «خورشید» همان همیشگی­ است؛ همان همیشگی در کارنامه­‌ی عزتی یعنی بالاتر از متوسط و با حفظ استانداردهایی که میان شخصیتی که او بازی می­‌کند و با مخاطب ارتباط خوبی برقرار می­‌شود. امیر رفیعی شخصیت پیچیده‌­ای نیست و ویژگی‌­های شاخص و عجیبی ندارد که بازی متفاوتی را بطلبد؛ معاون دلسوزی­ که در برابر تک­‌تک کودکان کار و مشکلات­‌شان احساس مسئولیت می­‌کند و شبانه‌­روز برای بهتر شدن اوضاع مدرسه تلاش می­‌کند، بدون آن­که به دنبال منافع شخصی خودش باشد.

چنین نقشی دور از تصویر آشنای عزتی در ذهن مخاطب نیست با این وجود اوج بازی او در خورشید سکانس رویارویی با دختر افغان(شمیلا شیرزاد) است و به احتمال قوی از بازی عزتی چیزی بیشتر از واکنش او به تراشیده شدن موهای دختر در ذهن مخاطب به جا نمانده است.

 

 شنای پروانه (محمد کارت) | مثل هیچ‌کس

شنای پروانه

«شنای پروانه» از جایی به بعد دچار افت ریتم می‌­شود و در چند نقطه می‌­تواند به پایان برسد اما برخلاف انتظار مخاطب همچنان ادامه پیدا می‌کند. در این میان حلقه­‌ی اتصال مخاطب با فیلم بازی عزتی‌ ا­ست که این افت ریتم را به بهترین شکل جبران می­‌کند و همچنان ارتباط مخاطب را با شنای پروانه حفظ می­‌کند.

حجت ­خواسته و ناخواسته در مسیر سختی میافتد و با آدم­‌هایی روبه‌­رو و درگیر می­‌شود که از جنس آن­ها نیست. عزتی از شخصیتی آرام برخوردار است و این را می‌توان از درگیری ابتدای فیلم که حاضر است عذرخواهی کند اما ماجرا به خشونت و دعوا ختم نشود، یافت. او شخصیت حجت را با پرهیز از اغراق و قدم به قدم خلق کرده و مخاطب را در این مسیر با خود همراه می­‌کند. جواد عزتی در «شنای پروانه» شخصیت گرفتار و آشفته­‌ی حجت را با پرداختن به جزییات به تصویر کشیده است، به شکلی که نه‌تنها بازی او از نقاط قوت فیلم است بلکه بازی در نقش حجت یکی از بهترین بازی­های کارنامه‌­ی عزتی به شمار می­‌آید.

 

 آتابای (نیکی کریمی) | آشفتگی

آتابای

بازی در نقش یحیی را می‌­توان یکی از متفاوت­‌ترین نقش‌­آفرینی‌های جواد عزتی در نظر گرفت. عزتی در این فیلم با زبان دیگری(ترکی آذری) دیالوگ می­‌گوید و از این نظر بازی در «آتابای» برای جواد عزتی چالشی بوده که به خوبی از پس آن برآمده است و حداقل مخاطب غیرترک زبان تفاوتی میان ترکی صحبت کردن عزتی و سایر بازیگران فیلم متوجه نمی­‌شود.

یحیی بار سکوت سنگینی را سال­‌ها به تنهایی به دوش کشیده، عذاب وجدانی را تحمل کرده که دلیل اصلی آشفتگی درونی و ظاهری اوست و عزتی این آشفتگی(و البته درماندگی) را نه‌تنها در لحن آرام و کند حرف زدنش نشان می­‌دهد بلکه در تک­‌تک حرکات و رفتارش آن را به نمایش می‌گذارد.  یحیی در مسیر تحول و تغییر شخصیت کاظم(هادی حجازی‌­فر) نقش بسزایی دارد(چه وقتی که حضور دارد و چه وقتی که فقط کاظم در ذهن خودش از او می­‌گوید). با وجود کوتاهی نقش یحیی، عزتی در فیلم حضوری بسیار تاثیرگذار و البته دلنشینی دارد. سکانس­‌های دو نفره حجازی­‌فر و عزتی و بده‌ بستان‌های خوبی که با یکدیگر دارند(با توجه به سابقه‌­ی همکاری­‌های پیشین آن­ها) از بهترین سکانس­‌های فیلم به حساب می‌­آید.

 

 جان­دار (حسین امیری دوماری، پدرام پورامیری) | سریع و خشن

جاندار

بازی عزتی در جان­دار تاثیرگذار و فراموش­­‌نشدنی ا­ست. شخصیت یاسر با این­که نقش اصلی نیست اما پیش­‌برنده­‌ی ماجرای فیلم است. همه­‌ی اتفاقات به جواب منفی اسما(باران کوثری) به پیشنهاد ازدواج یاسر برمی­‌گردد؛ یاسر بدون آن­که از ابتدای فیلم و در حادثه­‌ی اصلی حضور داشته باشد، سایه‌­اش بر اتفاقات قصه سنگینی می­‌کند. عزتی پیش از جان­دار شخصیتی تا به این حد منفی را در کارنامه­‌ی بازیگری­‌اش تجربه نکرده بود.

یاسر بی‌­منطق و خودخواه است و بی­‌رحمانه فقط و فقط به دنبال خواسته­‌ی شخصی خودش پیش می­‌رود تا جایی که از تهدید و آسیب زدن به همسر برادرش هم ترس و ابایی ندارد. عزتی با وجود کوتاهی نقش به‌­قدری تصویر درستی از یاسر به مخاطب ارائه می­‌کند که می­‌شود در طول تماشای فیلم تک‌­تک شخصیت­‌های کمدی، دوست‌­داشتنی و البته شیرینی را (که عزتی پیش از این بازی کرده) فراموش کرد و از یاسر به‌­خاطر خونسردی بیش از حدش در مسیر نابودی چند زندگی متنفر شد.

 

 تنگه ابوقریب (بهرام توکلی) | در میان بحران

تنگه ابوقریب

بهرام توکلی در «تنگه ابوقریب» با وجود شلوغی سکانس‌­ها و تعدد شخصیت­‌ها و آدم­‌های فیلم بر چند شخصیت اصلی چنان متمرکز عمل کرده که تلخی سرنوشت نهایی هر یک از آن­ها بر مخاطب تاثیر می‌­گذارد؛ مجید(جواد عزتی)، حمیدرضا آذرنگ(خلیل) و امیر جدیدی(حسن) نماینده­‌ی آدم­‌های بسیاری هستند که در واقعیت سختی­‌های بسیاری را برای نجات  دیگران به جان خریده‌­اند. مجید درست نقطه­‌ی مقابل خلیل و حسن رفتار می‌­کند؛ نه به اندازه­‌ی خلیل حرص می­‌خورد و نه شر و شور حسن را دارد. در واقع مجید آرام پیش می­‌رود و هوای همه را دارد.

جواد عزتی در «تنگه ابوقریب» در دشوارترین سکانس‌­های فیلم هم لبخندی بر چهره دارد و همین آرامش شخصیت مجید است که تاثیر  شهادت دل‌خراش و دریاچه­‌ی خونی را که زیر سر او به راه میافتد بر مخاطب دوچندان کرده و قلب او را تکان می‌دهد. جواد عزتی با بازی در «تنگه ابوقریب» بخش نادیده‌­ای از توانایی­‌هایش را رو می­‌کند و در فضایی که پیش از آن تجربه­‌اش نکرده بود، بازی درست و به‌­اندازه‌­ای از خود به نمایش می‌­گذارد. عزتی در میان جمعی از بازیگران شناخته شده‌ی تنگه ابوقریب که هر یک پیش از این بارها درخشیده­‌اند، بدون آن­که بازی خودنمایانه یا اغراق‌آمیزی داشته باشد باز هم به چشم می‌­آید و توجه مخاطب را به  سمت خود جلب می­کند.

 

 ماجرای نیمروز ۱و ۲ (محمدحسین مهدویان) | آن روی سکه

ماجرای نیمروز

صادق در دو قسمت «ماجرای نیمروز» یکی از آرام­‌ترین و درونگراترین شخصیت‌­هایی‌ است که در کارنامه­‌ی جواد عزتی به چشم می­‌خورد؛ صادق ساکت، آرام و دقیق همه­‌ی اتفاقات را زیر نظر گرفته و بررسی می‌­کند و بعد وارد فاز عملیاتی می­‌شود. عزتی برخلاف بسیاری از نقش­‌های کارنامه‌ی بازیگری­‌اش در ماجراها کمتر از سایر بازیگران دیالوگ می‌­گوید و بیشتر در حاشیه‌ی بحث­‌ها حضور دارد؛ اما همین سکوت را به قدری درست و دقیق بازی می­‌کند که نقش‌­آفرینی او به اندازه­‌ی سایر بازیگران(و حتی بیشتر) به چشم مخاطب می‌­آید.

عزتی در «ماجرای نیمروز» وجه دیگری از توانایی­‌های بازیگری‌اش را به نمایش گذاشت، وجهه‌ای که پیش از آن­ کمتر دیده شده بود. عزتی به دور از شیطنت و شر و شوری که بیشتر مواقع به نقش‌هایش اضافه می­‌کرد، شخصیت جدی و حتی مرموز صادق را به خوبی به تصویر می‌کشد. در واقع این نقش و موفقیت عزتی در ایفای آن آغازگر همکاری­‌های دنباله­‌دار مهدویان و عزتی شد.

 

حضور جواد عزتی در شبکه خانگی

 زخم­ کاری(محمدحسین مهدویان) |برگ برنده

زخم‌کاری

به­‌طور قطع برگ­ برنده‌­ی سریال «زخم کاری» بازی جواد عزتی ا­ست. بازی عزتی در نقش مالک چنان توجه مخاطب را به خود جلب می­‌کند که نقاط‌ضعف سریال را تا حد زیادی پوشش داده و از مرکز توجه مخاطب دور نگه می­‌دارد. او در «زخم کاری» تغییر مسیر و تحولات شخصیت مالک را قدم به قدم پیش می­‌برد اما همچنان (و تا پایان سریال) با وجود قدرت گرفتن مالک، ترس و عدم اعتماد به نفسی را که ریشه در گذشته­‌ی او دارد در کلام، رفتار و تک‌­تک حرکاتش حفظ می­‌کند.

عزتی در به تصویر کشیدن شخصیتی که برداشتی از مکبث(ویلیام شکسپیر) است تمام تلاش خود را به کار گرفته و مخاطب هم بیش از سایر شخصیت­‌های سریال با مالک ارتباط برقرار می­‌کند. مالک بعد از مرگ ریزآبادی(سیاوش طهورث) قدرت می­‌گیرد و روی دیگری از خود را به اطرافیان نشان می­‌دهد اما همچنان در مواجهه با سمیرا(رعنا آزادی­ور) پسربچه­‌ای ترسو، مطیع و آرام است. قابل ذکر است که  عزتی در نمایش این دوگانگی موفق عمل کرده است.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.