نویسنده: مازیار وکیلی
اولین چیزی که از بهرام افشاری در ذهنها نقش میبندد، فیزیک متفاوت اوست. قد بلند، دست و پای کشیده، صورتی که خشم و رندی را توامان دارد و چشمانی که هوش و خشونت از آنها میبارد از مشخصههای اصلی بهرام افشاری است. مشخصههایی که باعث شده بهرام افشاری به یک بازیگر خاص در سینمای ایران بدل شود. بازیگری که با توجه به فیزیک خاص و متفاوتش میتواند رنگینکمانی از نقشهای مختلف را بازی کند.
- بیشتر بدانید
- نقد فیلم سینمایی «صحنه زنی» | قهرمان تنها و شکست خورده
- همه چیز درباره فیلم «سگ بند»؛ آغاز اکران از ۲۵ اسفند
- ستارههای اکران نوروز ۱۴۰۱ | از جواد عزتی تا بهرام افشاری و امیر جدیدی
کارنامه نه چندان سنگین اما با کیفیت بهرام افشاری هم بیانگر همین تنوع و تفاوت است. او در کارنامهی هنریاش انواع نقشها را دارد، از نقش کمدی «پایتخت» بگیر تا نقش جدی در فیلمهای تلخی مانند «لانتوری». در همین مدت اندک و با همین نقشهای محدود، افشاری ثابت کرده است که بازیگری متفاوت در سینمای ایران است و قابلیت این را دارد که از فیزیک خاصش برای بازی در نقشهای متنوع استفاده کند. نقشهایی که میتواند جایگاه او را بهعنوان یک ستاره تثبیت کند. در ادامه نگاهی به کارنامهی بازیگری بهرام افشاری میاندازیم.
«لانتوری» (رضا درمیشیان) | اندک اما درخشان
«لانتوری» فیلم نوید محمدزاده است؛ دیگر شخصیتهای مرد فیلم یا به سبک فیلمهای مستند مقابل دوربین حرف میزنند و یا حضوری گذرا و حاشیهای در فیلم دارند. بهرام افشاری هم از این قاعده مستثنا نیست، نقشش در این فیلم کوتاه است و او فرصت چندانی ندارد تا خودش را بهعنوان یک بازیگر توانمند به تماشاگر تحمیل کند. اما نکتهی مهم درباره افشاری و بازیاش در لانتوری این است که او در همین فرصت کم و زمان محدود هم به چشم میآید.
کار افشاری در «لانتوری» مانند کار یک بازیکن تعویضی در فوتبال است که در ثانیههای پایانی و صرفاً برای اتلاف وقت به میدان میآید. اما از همان فرصت کم استفاده میکند و با یک بازی درخشان و متفاوت یا شاید زدن یک گل در خاطره تماشاگران میماند و خودش را به مربی تحمیل میکند. «لانتوری» برای بهرام افشاری دقیقاً چنین وضعیتی داشت، او از همین فرصت اندک استفاده کرد و با درخشش در نقشی کوتاه در این فیلم متفاوت خودش را به سینمای ایران تحمیل کرد.
«کارگر ساده نیازمندیم» (منوچهر هادی) | سکوی پرتاب
«کارگر ساده نیازمندیم» منوچهر هادی فیلم کاملی نیست، اما نقش قدم برای بهرام افشاری تبدیل به سکوی پرتابی شد تا در سینمای ایران دیده شود. قدم به عنوان یک کارگر ساده فلافلی که عشق نیمهی ممنوعه دختر اوستای خودش را در دل میپروراند، در عین سادگی و تلخی رگههایی از حلاوت و شیرینی را هم درون خود دارد. افشاری توانسته با استفاده درست و به اندازه از لهجه ترکی، نگاههای طناز و آمیخته به حسرت و خندههایی که در یاد تماشاگر میماند قدم را به شخصیتی چند وجهی تبدیل کند که در مرتبهی بسیار بالاتری از کل فیلم منوچهر هادی قرار میگیرد.
بهرام افشاری در فیلمی که داستان سادهانگارانه و روایت متشتتی دارد جای خودش را پیدا میکند و با بازی متفاوتش یک نه بار فیلم را به دوش میکشد. بدون بهرام افشاری «کارگر ساده نیازمندیم» به راحتی فراموش میشد اما با حضور درخشان و متفاوت او فیلم منوچهر هادی رنگ متفاوتی به خود گرفته؛ رنگی که اجازه نمیدهد بسیاری از نقاط ضعف کارگر ساده نیازمندیم به چشم بیایند.
«چشم و گوش بسته» (فرزاد موتمن) | زوج بامزه
«چشم و گوش بسته» قصهی ساده اما جذابی دارد. یک زوج که یکی کر و دیگری کور است درگیر یک پرونده جنایی پیچیده میشوند. فیلم موتمن، فیلم ساده و بامزهای است. موقعیتهای طنز فیلم به کمدی جَفَنگ پهلو میزند و بازیگران برای درست از کار درآوردن چنین فیلمی با چنین حسوحال خاص و متفاوتی باید درک درستی از این اتمسفر داشته باشند.
اگر زوج حیایی – افشاری «چشم و گوش بسته» درست از کار درنمیآمد فیلم عملاً دلیل وجودیاش را از دست میداد و با سر به زمین میخورد. اما حیایی و افشاری در این فیلم چنان هماهنگ و دقیق عمل میکنند که آن مود جفنگ و بامزه که مدنظر کارگردان بوده از همان ثانیههای اول خودش را نشان میدهد و به مدد بازی دو شخصیت اصلی تا پایان هم بدون اینکه از شدت آن کاسته شود ادامه پیدا میکند.
سکانسی که این دو شخصیت با نانا (آناهیتا درگاهی) مواجه میشوند و سعید (بهرام افشاری) به توصیفهای بهروز (امین حیایی) از نانا واکنش نشان میدهد از بامزهترین قسمتهای فیلم است. صحنههایی که آن تضاد پیچیده مد نظر کارگردان برای خلق فیلم کمدی را بازتاب میدهد. افشاری در چشم و گوش بسته بار دیگر ثابت کرد چقدر درک درست و دقیقی از طنز دارد و با تکیه بر قریحه ذاتیاش میتواند هر نقش طنزی را درخشان از کار دربیاورد.
«صحنه زنی» (علی صمدی) | تلخ و تاثیرگذار
«صحنه زنی» نشانگر ابعاد دیگری از تواناییهای بهرام افشاری است. اسد بهعنوان یک خلافکار که اهداف مشخصی در زندگیاش دارد همان نقشی بود که افشاری در تمام سالهای فعالیتش انتظار آن را میکشید. اسد که پشت خلافهایش انگیزههای شخصی هم وجود دارد، مغز متفکر این گروه سه نفره است. او گروه را هدایت و نقشهها را طراحی میکند. همین ویژگی ریاست و سیادت هم هست که به اسد ابعادی ترسناک بخشیده است.
این ویژگیها به خوبی در بازی بهرام افشاری تجلی پیدا کرده و او در این فیلم نشان داده بازی در سکوت را هم خیلی خوب بلد است. نگاههای ترسناک و در عین حال هوشمندانهی افشاری از اسد شخصیتی ساخته که حاضر است برای رسیدن به هدفش هر کاری بکند. افشاری در «صحنه زنی» موفق میشود هوش را تصویری کند، به شکلی که تماشاگر نتواند از پشت نگاههای ترسناکش نیت او را حدس بزند. با ایفای نقش اسد در فیلم «صحنه زنی» میتوان گفت افشاری در نقشهای غیر کمدی هم صاحب یک هویت مستقل و ممتاز شده است.
«سگ بند» (مهران احمدی) | غیرتی و طمعکار
فیلم سگ بند بهعنوان تازهترین نقش آفرینی بهرام افشاری است که هماکنون در سینماهای کشور در حال اکران است. این فیلم به کارگردانی مهران احمدی و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی است. در خلاصهی داستان «سگ بند» آمده است: هیچ وقت گول اسم و ظاهر آدمها رو نخورید؛ لشکر هیتلر با اون عظمت، اسمش نازی بود. این فیلم داستان دو برادر (امیر جعفری و بهرام افشاری) است که بعد از فوت پدرشان که کشتیگیری قدیمی و آبرومند بوده، به خلاف روی میآورند.
بهرام افشاری در نقش فرزاد (برادر کوچکتر) در مواجهه با خواهرش فردی غیرتی است و البته طمعی که او برای بهدست آوردن پول دارد موجب میشود که برادر بزرگتر را نیز گمراه کرده و با خود همراه سازد. «سگ بند» ژانری کمدی – اجتماعی دارد و علاوهبر خنده گرفتن از مخاطبان آنها را به واسطهی سوژهای که دارد با خود همراه میسازد. قابل ذکر است که این فیلم در حال حاضر با استقبال فوقالعادهی مخاطبان روبهرو بوده و بیش از ۱۸ میلیارد تومان فروخته است.
حضور بهرام افشاری در تلویزیون و شبکه خانگی
بهرام افشار با بازی در سریال «پایتخت۲» در نقشی کوتاه خوش درخشید و سبب شد این همکاری در قسمتهای بعدی سریال نیز ادامه یابد. در ادامه نگاهی به بازی افشاری در سریالهای تلویزیونی و شبکه خانگی میاندازیم.
علیالبدل (سیروس مقدم) | رند و راحت
به چشم آمدن در نقشهای کوتاه و ظاهراً کماهمیت به تدریج تبدیل به اصلیترین مولفهی بازی بهرام افشاری شد. بهرام افشاری در سریال «علیالبدل» هم نقشی فرعی دارد؛ هرمز یکی از ماموران انتظامات چشمه قلقل است. زوج او هومن حاجی عبداللهی قرار است تضاد فیزیکی این دو نفر سبب ایجاد موقعیتهای طنز میشود. سریال پیچیدگی «پایتخت» را ندارد و نقش هرمز هم بعد از چند قسمت به تکرار میاُفتد. اما آن استعداد ذاتی افشاری در این سریال نهچندان جذاب هم به کمک او میآید تا نقش هرمز از دست نرود.
زوجسازی موفق او با هومن حاجیعبداللهی موقعیتهای طنز کممایه سریال را اندکی خندهدار میکند و این برای بازیگری که نقش چیز زیادی به او نداده دستاورد بسیار بزرگی است. افشاری در نقشهای کمدی رندی و راحتی را همزمان دارد و داشتن این دو خصیصه بهعلاوه هوش ذاتی در به نتیجه رساندن شوخیها باعث شده حتی هرمز «علیالبدل» هم با بازی بهرام افشاری عطر و طعم دیگری بگیرد و در ذهن و ضمیر تماشاگران ایرانی ماندگار شود.
«میدان سرخ» (ابراهیم ابراهیمیان) | صلابت در نقشی جدی
بهرام افشاری همیشه انقدر حواس جمع بوده که در کنار نقشهای کمدی با انتخاب نقشهای جدی توازنی به کارنامهاش ببخشد تا بهعنوان بازیگری تکساحتی شناخته نشود. همین حواس جمع هم باعث شده که افشاری نقشهای جدیاش را هم با ظرافت و وسواسی جالب توجه انتخاب کند. ظرافت و وسواسی که او را از کلیشهای شدن و تک بعدی شدن در سینمای ایران نجات داده و باعث شده با انتخاب نقشهای غیرکمدی جذاب کارنامه هنری بهرام افشاری دچار توازن شگفتانگیزی شود.
پیام مکین «میدان سرخ» خلافکاری است که صلابت، معرفت و احساسات رمانتیک را توامان دارد. او معنای عشق را میفهمد و حواسش به زیردستانش است تا مبادا حقوق دریافتی خود را خرج عیش و نوش کنند تا دست زن و بچهشان خالی بماند. افشاری توانسته این ظرافتها و تفاوتهای شخصیتی در پیام مکین را دقیق از کار دربیاورد و در عینحال حواسش به بنمایه اصلی نقش یعنی صلابت باشد.
افشاری برای بازی در نقش پیام، صلابت را به عنوان طعم اصلی در نظر میگیرد و از سایر احساساتش بهعنوان چاشنی استفاده میکند. در هم آمیختن صلابت با احساسات متفاوت و گاهاً متضادی که پیام از خود بروز میدهد به این شخصیت جذابیت خاصی بخشیده و باعث شده تا این کاراکتر از زیر سایه سایر نقشهای سریال ابراهیمیان بیرون بیاید و به هویتی مستقل دست پیدا کند.
«پایتخت» (سیروس مقدم) | شاه نقش
بهتاش فریبا یکی از آن نقشهای متفاوت مجموعهی خاطرهانگیز پایتخت است که به این مجموعه افزوده شد تا علاوه بر جذابتر کردن این خانواده بزرگ وجوه دیگری از شخصیت نقی را هم نمایش دهد. بهتاش جوانی است سربه هوا، بازیگوش، اهل خلاف و البته دلپاک که در تمام طول سریال مشغول لودگی و مسخرهبازی است.
او در سریال «پایتخت» به نمادی از جوانان امروز ایران تبدیل شده که انگار به هیچ چیز اهمیت نمیدهند و دوست دارند این دو سه روز کوتاه عمر را با خوشگذرانی سپری کنند. افشاری با بازی خوبی که در این نقش انجام داد آینده خود را بهعنوان یک بازیگر متفاوت و ممتاز تثبیت کرد. افشاری در ابتدا با شیرافکن و در نقش برادر بهبود وارد مجموعه پایتخت شد. او به قدری نقش این کاراکتر معتاد را بامزه از کار درآورد که تنابنده و مقدم او را برای بازی در نقش بهتاش در نظر گرفتند و به «پایتخت» پنج و شش آوردند تا افشاری با حضور گرم و جذابش از بهتاش یک مکمل بینظیر بسازد. مکملی که لودگیها و مزه ریختنهایش نمک تازهای به پایتخت بخشید و باعث شد رنگین کمان شخصیتهای پایتخت کامل شود.