مروری بر کارنامه‌ بازیگری امیر جدیدی | یه مَرد بود یه مَرد

با آن اندام ورزیده، صدای بمِ مردانه، موهای همیشه کوتاه و لحن حرف زدنش هیچ شباهتی به سوپراستارهای چشم رنگیِ سینمای ایرن ندارد. امیر جدیدی(متولد ۱۳۶۳) بازیگری را با اولین فیلم هومن سیدی، آفریقا(۱۳۸۹) شروع کرد اما سه سال طول کشید تا با بازیِ همزمان در دو فیلم سیزده و پایان خدمت به عنوان بازیگری حرفه‌ای به چشم بیاید. به خصوص به دلیل تفاوت بازی‌اش در این دو فیلم که در یکی نقش جوانی عاصی تهرانی را بازی می‌کرد و در دیگری سربازی با لهجه‌ی ترکی غلیظ. نه سیزده و نه پایان خدمت و نه حتی رخ دیوانه فیلم‌های نبودند که جدیدی را به بازیگری شناخته شده تبدیل کنند. اما طی کمتر از ده سال، جدیدی با انتخاب‌های درست و ریسکِ پذیرش نقش‌هایی که مانع از شکل‌گیری یک شخصیت تیپیکال از او می‌شد، خودش را از جمع بازیگران هم‌دوره‌ی‌اش جدا کرد و به جایگاهی رسید که سرش را بالا بگیرد و با افتخار شانه به شانه‌ی اصغر فرهادی روی فرش قرمزِ جشنواره‌ی کن راه برود.

بررسی فیلم‌های سینمایی امیر جدیدی

آخرین فیلم جدیدی، فیلم سینمایی قهرمان است که این روزها به اکران عمومی در آمده. به همین بهانه نگاهی داریم به پنج بازی برتر کارنامه‌ی‌ای امیر جدیدی.

منمن | زلزله

من فیلم لیلا حاتمی‌ست اما در میانِ مردانی که در فیلم دنبال آذر اُفتاده‌اند، آریا بیشتر از همه در یاد می‌ماند. جوان بی‌پروا با موهای کوتاه و هیکلی عضلانی که لباس‌های جذب می‌پوشد و مثل لات‌ها حرف می‌زند اما دوست دارد خواننده‌ای شود که با صدای احساسی زلزله بر پا می‌کند. شیمیِ حاتمی و جدیدی باعث شده من در بسیاری از لحظات مُرده‌اش سر پا بماند. دو نفره‌های حاتمی و جدیدی موقعیت‌هایی احساسی و همزمان سوء‌تفاهم برانگیز هستند که جدیدی به خوبی با مدیریت رفتارش ویژگی‌های شخصیتی آریا را در آنها به تصویر می‌کشد. پسری که فهمیده تنها راه رسیدن به دختری دست نیافتنی، انجام دادن کاری نشدنی است.

اژدها وارد می‌شوداژدها وارد می‌شود/ شمایل

بابک حفیظی، با آن کت و شلوار و کراوات و کلاه و عینک و موهای شانه شده و ریش‌های به دقت تراشیده شده، همین طوری هم شبیه به مأمورهای ساواک است اما جدیدی با شکل راه رفتن و لحن حرف زدنش جلوه‌ای مضاعف به این شمایل سینمایی داده. جوری که بیننده باورش می‌شود همه‌ی این ماجراها واقعاً اتفاق اُفتاده و این حفیظی است که باید از همه چیز سر در بیاورد و به «تهرون» گزارش دهد.

لحن حق به جانبِ بابک وقتی با دیگران حرف می‌زند  و روایتش از گذشته‌ای مجهول کمک زیادی به اژدها وارد می‌شود کرده تا کنجکاویِ چند دوست برای پیدا کردن دلیل اتفاقی ناشناخته به دغدغه‌ای برای تمامی بینندگان تبدیل شود. تنها کافی‌ست دیالوگ‌های بابک را بخوانید تا هم صدایِ جدیدی برای‌تان تداعی شود و هم دوباره به کل ماجراهای فیلم شک کنید:«رفتم پیش الماس؛ صیاد کوسه و چشم پزشک. خونه نبود. خونشم خونه نبود. یه دالون دراز بود، یه ورش روغن‌کِشی یه ورش مطب. بوی عجیبی می‌داد. یه چیزی بین گوگرد و میخک. چارکی راست می‌گفت. اینجا جای من نبود».

عرق سرد

عرق سرد | تجسم تزویر  

عرق سرد هم فیلم باران کوثری‌ست اما حضورِ جدیدی چنان گیرا و تأثیر گذار است که فیلم معمولاً با صحنه‌هایی که او در آنها بازی کرده به یاد آورده می‌شود. یاسر شاه‌حسینی شخصیتی دوگانه دارد. به عنوان مجری تلویزیون آدم موجه، قابل اعتماد و حتی محبوبی است. اما به عنوان همسرِ افروز مرد متعصب و خشک‌مغزی است که به بهانه‌ی زندگی مشترک سد راه استعداد همسرش شده.

جدیدی، یاسر را به شکلی به تصویر می‌کشد که تشخیص دادن مرز میان این دو شخصیت در اکثر اوقات سخت و چالش برانگیز است. یاسر در لحظه از همسری مهربان و دلسوز  به مردی سنگدل تبدیل می‌شود و این توانایی را دارد که با وجود حضور در کالبد این مرد کینه‌جو به سرعت به مجری دوست داشتنی مبدل شود که اشعار عرفانی را به بهترین نحوه اجرا می‌کند. جدیدی با هوشمندی، یاسر را شبیه به انسانی دوقطبی به تصویر می‌کشد که میان کودکی معصوم و حیوانی وحشی یا مردی موجه و موجودی نفرت انگیز در نوسان است. همین دقت و ظرافت در اجرای نقشی چنین دشوار است که سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را برای او به ارمغان می‌آورد.

لتیانلتیان | خشم نهفته 

طاها آقازاده‌ای تازه به دوران رسیده است که برای اولین بار در زندگی‌اش در محاصره‌ی آدم‌هایی قرار می‌گیرد که هیچ ارزشی برای او قائل نیستند. به بیان دیگر آنها به راحتی، در پسِ لباس‌ها و ساعت مارک‌دار و رفتار مثلاً متفاوتِ طاها، انسانی پوشالی را می‌بینند. مردی که چیزی جز تظاهر به داشتنِ آنچه به واسطه‌ی دیگران به دست آورده ندارد. ولی حضور طاها در این جمع به دلیل آشنایی با آنها و گرفتن مهر تأییدشان نیست. چرا که هیچکدام از آنها برایِ طاها ارزشی ندارند. طاها می‌خواهد رابطه‌اش با سلما(با بازیِ پریناز ایزدیار) را به جلو ببرد و برای این کار حاضر است تن به نگاه‌های تحقیر آمیز دوستانِ سلما و کنایه‌هایی گاه و بی گاهشان بدهد. حتی در همین حد نیز طاها شخصیتی است که در مرز میان جوانی خام و مردی پخته و تودار در رفت و آمد است.

آنچه جدیدی به این شخصیت افزوده، بارور کردن خشم نهفته‌ ای است که رفته رفته در طاها شکل گرفته و در انتها زبانه می‌کشد. جدیدی با حوصله و احتیاط( و مهمتر از آن به دور از عادت همیشگی بازیگر/ستاره‌ها که دوست دارند بیشتر به چشم بیایند) اجازه می‌دهد مانی(با بازیِ علیرضا ثانی فر) در کانون توجه قرار گیرد. در صورتی که به راحتی می‌توانست با اجرای بازی برون‌گرا مانع از آن شود که بازی سایر بازیگران به چشم بیاید یا حداقل میزان تأثیر گذاری آن را کاهش دهد. در موقعیتی که دوستان سلما طاها را همچون سگ تو سری خوری در نظر گرفته‌اند، جدیدی طاها را همچون گرگی به تصویر می‌کشد که صبر می‌کند تا زمان درست برای حمله فرا برسد.

قهرمانقهرمان | تیپا خورده‌ی رنجور  

لباس‌های کهنه، صورتی تکیده، چشمانی بی‌حال، لهجه‌ای متفاوت و لحنی که دیگر بازتاب دهنده‌ی رک بودن همیشگی جدیدی نیست. رحیمِ فیلم قهرمان امیر جدیدی کمتر نشانی از آن جوان‌های خوش قد و بالا، خوش پوش و آراسته‌ی فیلم‌های قبلیِ جدیدی دارد. موضوعی که باعث شده میان پیروزِ رخ دیوانه با رحیم فاصله‌ای بسیاری وجود داشته باشد. هر دو جوان‌های پایین شهری و متعلق به طبقه محروم جامعه هستند اما جدیدی به نقش هر یک از آنها با توجه به ویژگی‌های محیطی و شخصیتی‌شان جلوه‌ای متمایز بخشیده است. جدیدیِ قهرمان سیمای متفاوتی از جدیدی ارائه می‌دهد که نه امیدواریِ پوریایِ پایان خدمت و فرزاد هت‌تریک را دارد، نه جدیتِ بابک اژدها وارد می‌شود و سیاوشِ روز صفر. حاصل همکاری با اصغر فرهادی که جدیدی آن را به حضور در دانشگاه تعبیر کرده است.

خرید بلیت قهرمان

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.