نویسنده: شبیر نعلبندیان
آزاده صمدی در هفدهم دیماه ۱۳۵۷ در لاهیجان متولد شد. تحصیلاتش را در دانشگاه سوره در مقطع کارشناسی رشته تئاتر به اتمام رساند و پا به عرصه تئاتر گذاشت. همچنین به بازی در فیلم کوتاه روی آورد و در چند تله فیلم حضور یافت. صمدی با بازی در دو سریال «راه بیپایان» و «گاوصندوق» به شهرت رسید و پس از آن از با فیلم «آفریقا» وارد سینما شد. همزمان با ورود به سینما در تلویزیون و تئاتر فعالیتش را ادامه داد و توانست در مدت کوتاهی به یکی از بازیگران پرکار بدل شود.
در نخستین حضورش در سینما که با فیلم «آفریقا» رقم خورد موفق شد دیپلم افتخار جشنواره فجر را در بخش ویدیویی کسب کند. سیمای دلنشین و شرقی صمدی به همراه صدای بم و جذابش سبب شده است تا مورد توجه کارگردانان مختلفی قرار گیرد و نقشهای متفاوتی اعم از جدی و کمدی به او پیشنهاد شود. در متن زیر برخی از آثار مهم و موفق آزاده صمدی را مرور میکنیم.
راه بیپایان | غزل توتونچی
-
کارگردان: همایون اسعدیان
مهندس پلمیری به نام منصور سالها قبل در پی عشقی نافرجام به خارج رفته و اکنون پس از اتمام تحصیلاتش با یک طرح کارآمد به ایران بازگشته است. او طرح خود را تصادفاً به شرکتی میبرد که توتونچی، پدر نامزد سابقش، مدیریت آن را عهدهدار است. توتونچی به قصد رقابت با شرکایش سرمایه لازم برای اجرایی شدن طرح را در اختیار منصور گذاشته و او کارش را آغاز میکند. در نتیجه رابطه عاطفی بین منصور و غزل احیا میشود.
آزاده صمدی پیش از بازی در «راه بیپایان» در سریالی با نام ما چند نفر نقش کوتاهی را ایفا کرده بود. «راه بیپایان» سریال موفق و پرمخاطبی بود و زمینهساز آن شد تا صمدی در آستانه سی سالگی به شهرت قابلتوجهی دست پیدا کند. او در این سریال با بازیگران مطرحی چون آتیلا پسیانی و فرهاد اصلانی همبازی شد.
«راه بیپایان» معاملات غیرقانونی و فعالیتهای پولشویی را به تصویر کشیده است و شخصیت غزل را میتوان یکی از محرکهای اصلی آغاز ماجراهای مافیایی داستان دانست. دختری بیغل و غش و احساسی و در عین حال استوار و ثابتقدم که سعی در کشف سرنخهای قتل پدرش دارد.
گاوصندوق | پرستو پروانه
-
کارگردان: مازیار میری
در گاوصندوق خانه آقای غلامحسین پروانه، جواهری هست که چندین نفر برای آن دندان تیز کردهاند. یکی از آنها جوانی شهرستانی به نام غلامرضا است که از سوی گروهی خلافکار برای ربودن آن مأمور میشود. او برای دسترسی به گاوصندوق در مجتمع مسکونیای که آقای پروانه در آنجا سکونت دارد آپارتمانی اجاره میکند. اما آشنایی غلامرضا با پرستو که دختر آقای پروانه است او را بر سر دو راهی قرار میدهد.
«گاوصندوق» دو سال پس از سریال موفق «راه بیپایان» پخش شد و همانند این سریال توانست به محبوبیتی در نزد عام دست پیدا کند. استقبال از «گاوصندوق» به قدری زیادی بود که در زمان پخش این سریال خیابانها خلوت میشد. طبعاً هر بازیگری خواه معروف و تازهکار در چنین سریالی حضور داشته باشد بیشک دیده خواهد شد. پرستو یکی از نقشهای مهم سریال بود که به آزاده صمدی واگذار شد. نقشی که کمابیش شباهتهایی با نقش غزل در سریال «راه بیپایان» داشت منتهی «گاوصندوق» یک اثر کمدی محسوب میشد. «گاوصندوق» سبب شد تا نام آزاده صمدی در ذهن مخاطبان پرشمارش حک و ماندگار شود.
آفریقا | شیرین
-
کارگردان: هومن سیدی
شهاب، شهرام و کسرا سه خرده فروش مواد مخدر هستند. آنها از سوی فردی به نام سعادت اجیر میشوند تا خواهر یکی از طلبکارانش که شیرین نام دارد را گروگان گرفته و به ویلایی در لواسان ببرند. شهاب روزه سکوت اختیار کرده و فردی کمحرف است و در عوض شهرام به جای چند نفر حرف میزند و کسرا عصبی و پرخاشگر است. شیرین بیگناه و هاج و واج خود را اسیر این سه جوان میبیند و اگر برادرش پول را به سعادت نرساند به زودی کشته میشود.
«آفریقا» اولین فیلم هومن سیدی است و آزاده صمدی اولین حضورش در یک اثر سینمایی را با این فیلم و در نقش اصلی زن تجربه کرد. «آفریقا» با پروانه نمایش ویدیویی ساخته شد و در در جشنواره فیلم فجر آن هم در بخش ویدیویی به نمایش درآمد و مجوز اکران در سینما را به دست نیاورد. با این حال او موفق شد تا دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن را در این بخش کسب کند. در نتیجه اولین حضور سینمایی صمدی بدون اکران راهی شبکه نمایش خانگی شد و استقبال زیادی هم از آن به عمل آمد.
سیزده | سامی
-
کارگردان: هومن سیدی
بمانی نوجوانی در آستانه بلوغ است که پدر و مادرش در حال متارکه هستند و توجهی به فرزندشان ندارند. روزی بمانی در حین فرار از دست یکی از هممدرسهایهای قلدرش به سه جوان خیابانی برخورد میکند و مورد حمایتشان قرار میگیرد. بمانی با آنها طرح دوستی ریخته و بیشتر اوقاتش را با این سه نفر سپری میکند. یکی از این سه جوان دختری به نام سامی است که گذشته مبهم و دردسرسازی دارد. بمانی رفتهرفته دلبسته سامی میشود اما سامی روی خوشی به او نشان نمیدهد. بیمحلی سامی سبب میشود تا بمانی تصمیمات خطرناک و جبرانناپذیری اتخاذ کند.
«سیزده» دومین فیلم هومن سیدی بود و صمدی برای دومین بار در فیلمی از سیدی در قامت نقش اول زن ظاهر شد. در واقع «سیزده» دومین فیلمسینمایی کارنامه بازیگری صمدی بعد از «آفریقا» به حساب میآید. او تا پیش از «سیزده» به عنوان یک بازیگر تلویزیونی شناخته میشد.
سامی در این فیلم دختری با ظاهر پسرانه است و زندگی آزادانه و بیقید و شرطی را برای خود انتخاب کرده است. او توجه چندانی به دلبریهای بمانی و دوستش آرش ندارد. با گذشت زمان فیلم هویت سامی و خلافهای پیشینش برملا میشود و شخصیت او را وارد فاز دیگری میکند. صمدی در اولین حضور سینماییاش در نقش اول نمره قبولی میگیرد و ثابت میکند که تجربههای مفید و ارزشمندی را در تئاتر و تلویزیون کسب کرده است.
ارغوان | لیلی
-
کارگردان: کیوان علیمحمدی، امید بُنکدار
ارغوان دختربچهای است که در نیمه اول دهه پنجاه شمسی زیست میکند. مادر ارغوان علاقه وافری به موسیقی فاخر دارد و از اینرو او را به یادگیری پیانو نزد زنی ارمنی بهنام مادام تشویق میکند. دختر مادام که لیلی نام دارد در اتاق بغلی خانه مادرش به تدریس ویولنسل مشغول است. مادر ارغوان که در بستر بیماری بوده وظیفه رسیدگی به او را به پدرش فرهاد واگذار کرده است.
مادامیکه که فرهاد در سالن انتظار منتظر اتمام کلاس پیانوی ارغوان است چشمش به پرتره لیلی و در نهایت چهره او میافتد. فرهاد که در یک نگاه دلباخته لیلی شده ارغوان را مجبور میکند که به جای پیانو، ویولنسل را فرا بگیرد. ارغوان با نارضایتی تن به خواسته پدرش میدهد و فرهاد فرصتی مییابد که به لیلی نزدیک شود.
«ارغوان» درامیست آرام و عاشقانه و مملو از موسیقی و نور و رنگ که از تنشهای مرسوم اکثر فیلمهای سینمای ایران دور است. از اینرو فیلمی خاص در کارنامه آزاده صمدی محسوب میشود. او در این فیلم به نقش دختری ارمنی ظاهر شده که لهجه غلیظی هم دارد. زندگی لیلی پر از آرامش و شاعرانگی بوده و این در رفتار و حالت چهره او نمود یافته است. لحظات دو نفره لیلی و فرهاد از آن دست سکانسهایی است که بار اصلی مضمون فیلم را که به دوش میکشد و صمدی در آن نقش مهم و حضوری قابلقبول دارد.
- بیشتر بخوانید
- نگاهی به کارنامه بازیگری آزاده صمدی | مثل یک تکه شعر بیان نشده
- از چمن سبز تا پرده نقرهای | مروری بر کارنامه بازیگری پژمان جمشیدی
- پرواز بر فراز آشیانه فاخته | بازیگرانی که در اولین فیلم سینماییشان درخشیدند
خوب، بد، جلف | مژگان قنبرزاده
-
کارگردان: پیمان قاسمخانی
خلافکاری به نام محمود معتضدی ظاهراً به قتل رسیده و سرهنگ آگاهی برای یافتن قاتل که احتمالاً از اعضای باند مخوف مواد مخدر است خبرهترین مأمور خود یعنی سرگرد شادمان را به خدمت میگیرد. سرهنگ شادمان به کمک دو بازیگر مطرح به سرنخهای مهمی دست پیدا کرده و او را به معشوقه معتضدی یعنی مژگان قنبرزاده میرساند.
مدتزمان حضور آزاده صمدی در «خوب، بد، جلف» به زحمت به پنج دقیقه میرسد. نقشی که صمدی آن را ایفا میکند یک زن آلامد است که در سالن زیبایی مجهزی کار میکند. مژگان ناخواسته در برابر سوالات جدی سرگرد طفره میرود و جزئیات بیاهمیتی را از رابطهاش با معتضدی بازگو میکند. در میان صحبتهای بیربط مژگان سرگرد به سرنخ دندونگیری دست پیدا میکند.
مژگان در ابتدا زنی عاشق مینمایاند اما در ادامه مشخص میشود که او نه تنها معتضدی را دوست نداشته بلکه چشم به اموال او دارد. از سویی این شخصیت یکی از گرههای ابتدایی داستان را باز میکند. تیپ، ظاهر و مدل حرف زدن مژگان کاملاً منطبق با مابهازای خارجی آن در روزگار امروز است که صمدی به خوبی آن را در بازیاش پیاده کرده است. به همین منظور نمایش درست سیر تغییر این شخصیت از یک عاشق به یک طماع آن هم در پنج دقیقه از عهده بازیگران زیادی برنمیآید. صمدی با همین تکسکانسی که در «خوب، بد، جلف» حضور دارد ثابت کرد که کوتاهی نقش تاثیر منفیای در کیفیت بازیاش ندارد.
پنجاه کیلو آلبالو | آروشا اژدری
-
کارگردان: مانی حقیقی
داوود مجبور است به خاطر طمع پدرش با دختر متمولی به نام آروشا وصلت کند و آیدا در شرف ازدواج با مانی است. داوود و آیدا در جریان عروسی دوست مشترکشان برحسب اتفاق و ناخواسته با یکدیگر آشنا و همراه میشوند و پلیس آنها را به جرم رابطه نامشروع دستگیر میکند. داوود و آیدا برای فرار از مجازات تصمیم میگیرند تا به طور موقت و تنها برای چند ساعت به عقد هم در بیایند اما بروز اتفاقات پیشبینینشدهای منجر به دلدادگی هر چه بیشتر میان آندو میشود. دیری نمیپاید که آروشا از عشق نوپا و پنهان آنها باخبر میشود.
آروشا ضدقهرمانی است که داوود را اموال شخصی خود میپندارد و به هیچ کس اجازه نزدیکی به او را نمیدهد. هرچند این ضدقهرمان در پایان داستان معرفت به خرج میدهد و از خود خاطرهای خوش به جا میگذارد. آروشا دختریست مستقل با که به تنهایی امورات پروژههای سنگین عمرانی را مدیریت میکند و طبعاً روحیه خشنی هم دارد. حتی لباسی هم که برای این شخصیت طراحی شده به خوبی منطبق با ویژگیهای رفتاریاش است. لباش مشکی شنلمانند با اپل سرشانههای بزرگ که به صلابت هر چه بیشتر او کمک کرده است.
انبوهی از بازیگران مطرح سینما و تلویزیون که سهم اکثرشان در تمام فیلم چند دقیقه بیشتر نیست در کمدی مانی حقیقی گرد هم آمدهاند. غیر از ساعد سهیلی و هستی مهدوی که به عنوان زوج اصلی در تمام لحظات فیلم حضور دارند و قصه عشقی فیلم را پیش میبرند، آزاده صمدی اصلیترین شخصیت فیلم است. صمدی با ایفای نقش آروشا یکی از متفاوتترین بازیهای کارنامهاش را رقم زد و حتی منتقدانی که روی خوشی به فیلم نشان ندادند هم از نقشآفرینی او تمجدید کردند.
دیوار به دیوار | مهناز مسگرزاده
-
کارگردان: سامان مقدم
قرار است مجتمع مسکونی بزرگی ساخته شود و خانوارهای زیادی تمام پس اندازهایشان را برای خرید یک واحد از این مجموعه به دست مهندس مشیری سپردهاند. اوضاع طبق معمول خوب پیش نمیرود و همگی مالباخته میشوند. در این میان پنج خانواده با سماجتهایشان موفق میشوند تا رضایت قاضی را برای سکونت موقت در ویلای درندشت مشیری بگیرند. آنها با اسباب و اثاثیههایشان به ویلای مذکور نقل مکان میکنند و ناچارند تا موعد تکمیل آپارتمانهای موعود زیر یک سقف با هم زندگی کنند.
مهناز و بهرام که در انتظار تولد اولین فرزندشان هستند یکی از این پنج خانوار به حساب میآیند. مهناز کارمند فدراسیون بوده و بهرام با بازی پژمان جمشیدی راننده تاکسی فرودگاه است. آزاده صمدی در تمام طول این سریال تا لحظه وضع حمل در قسمت آخر با شکمی برآمده ایفای نقش میکند. در ثانی او ویار شدیدی دارد و به طور مداوم مشغول تناول خوراکیهای ترش و شور و شیرین است. همچنین نسبت به بهرام و رفتارهای نسنجیدهاش بشدت حساس است و با کوچکترین اتفاقی زیر گریه میزند. در نتیجه ترجیح میدهد تا حد امکان از بهرام دور باشد.
در حیطه کمدی این بهترین بازی صمدی محسوب میشود و حتی سختترین چرا که او علاوه بر فصل یک در فصل دوم این سریال هم دومین فرزندش را باردار است و همان رفتارهای پیشین را از خود بروز میدهد. صمدی در مجموع شصت قسمت را با همین شمایل یاد شده در سریالی تلویزیونی که سختیها و حساسیتهای خودش را دارد ایفای نقش کرده است.
میخواهم زنده بمانم | زهره افشار
-
کارگردان: شهرام شاهحسینی
امیر شایگان وکیلی خبره و در عین حال فاسد و پرنفوذ است که در جریان وکالت همایون حقی شیفته دخترش هما میشود. هما در صدد ازدواج با معلمی به نام نادر سرمد است. شایگان با استفاده از قدرتش مانع وصلت آنها میشود و به نوعی هما را به تصاحب خود درمیآورد و این در حالی است که همسر اولش یعنی زهره افشار از این ماجرا بیخبر است.
آزاده صمدی پیش از «میخواهم زنده بمانم» در دو سریال شبکه نمایش خانگی با نامهای «عالیجناب» و «نهنگ آبی» حضور پیدا کرده بود که بازیاش چندان به چشم نیامد. او با بازی در «میخواهم زنده بمانم» یکی از مهمترین نقاط عطف کارنامه بازیگریاش را رقم زد.
زهره دختر یکی از مسئولان رده بالای دولتی بوده و زنی سنتی، مقید و در عین حال مرموز است. او امیر شایگان را از صمیم قلب دوست دارد و از اینرو خود را صاحب اول و آخر او میداند. صورت سنگی و خشک او که نشان از خشم دورنی این شخصیت دارد که به بهترین شکل ممکن توسط صمدی به نمایش گذاشته شده است. با وجود اینکه زهره در میانههای قصه وارد میشود اما نامش در فهرست پنج شخصیت مهم و جذاب سریال قرار میگیرد.