داستانهای عاشقانه جنبههای مختلفی دارند؛ دوست داشتن کسی و عدم ایجاد حس مقابل، یکی از جنبههای دشوار و دردناک آن است. موضوعی که در بسیاری از فیلمهای عاشقانه دیده میشود و نوع مواجههی افراد و واکنش آنها نسبت به این موضوع، میتواند درام اصلی داستان را شکل دهد. در ادامه مروری برمهمترین عشقهای یکطرفه در سینمای ایران از فیلم «درخت گلابی» تا سریال «رهایم کن» داریم.
درخت گلابی | داریوش مهرجویی![درخت-گلابی]()
«درخت گلابی» فیلمی به کارگردانی داریوش مهرجویی و محصول سال ۱۳۷۶ است. فلیم داستان نویسندهای به نام محمود شایان (همایون ارشادی) را روایت میکند که به باغ پدریاش در دماوند میرود و تلاش برای نگارش کتاب جدیدش میکند. فیلم با مرور خاطرات این نویسنده و عشق او در دوران نوجوانی به دخترعمهاش، میم را با بازی گلشیفته فراهانی را به تصویر میکشد.
عشق محمود به میم در تابستانی داغ و زیر درخت گلابی با تصویرسازیهای بسیار زیبا نمایش داده میشود. درواقع فیلم عشق نافرجام محمود را به میم به بهترین نحو ممکن به تصویر میکشد. چراکه در نهایت میم همراه خانوادهاش از کشور خارج میشود و محمود تنها میماند. با اینحال او به پسرداییاش همواره نامه میداده و عکسهای خود را ارسال میکند اما گرفتاری محمود و در نهایت مرگ او مانع از به ثمر رسیدن عشق محمو به میم میشود. بازی خوب و قابل درک محمدرضا شهبانی و گلشیفته فراهانی سبب شده تا عشق پسر به دختر بسیار عمیق و باورپذیر جلوه کند.
عروس آتش | خسرو سینایی![عروس-آتش]()
«عروس آتش» فیلمی به کارگردانی خسرو سینایی و محصول سال ۱۳۷۸ است. فیلم داستان دختری به نام احلام (غزل صارمی) را روایت میکند که به حکم عشیره باید با پسرعمویش فرحان (حمید فرخنژاد) ازدواج کند. اما او برای تحصیل به تهران رفته و دکتر شده است. احلام دلباختهی استادش، پرویر (مهدی احمدی) است اما همواره با فشار خانوادهاش برای ازدواج با فرحان روبهرو است.
عشق احلام به فرحان، عمیق و کاملا یکطرفه بوده است که در نهایت فرجام خوشی نیز ندارد.در نهایت عشق یکطرقه فرحان به احلام پایانی تلخ دارد. چراکه احلام زیر بار فشار خانواده برای ازدواج با پسرعمویش، دست به خودکشی میزند. بهطورکلی «عروس آتش» تقابل دو فرهنگ سنتی روستایی و مدرنیتهی شهری را به تصویر میکشید که در زمان خود با استقبال خوبی از سوی مردم مواجه شد.
شام آخر | فریدون جیرانی![شام-آخر]()
این فیلم به کارگردانی فریدون جیرانی و محصول سال ۱۳۸۰ است. «شام آخر» داستان زنی به نام میهن مشرقی (کتایون ریاحی) را روایت میکند که بهخاطر دخترش، ستاره (هانیه توسلی) ۲۶ سال با همسرش که بسیار زورگو بوده و به او علاقهای نداشته زندگی کرده است. این دو بالاخره با اصرار فرزندشان از هم جدا میشوند. در این میان یکی از دانشجویان میهن مشرقی به نام مانی معترف (محمدرضا گلزار) به او علاقهمند میشود. در صورتیکه ستاره نیز به همکلاسیاش مانی بسیار علاقه دارد اما او دلباختهی مادرِ ستاره میشود.
عشق مانی و میهن با وجود اختلاف سنی بالایی که این دو باهم دارند در جامعهی آن زمان، بسیار نامتعارف بود که فرجام خوشی نیز نداشت. اما عشق یکطرفهی ستاره به مانی از دردناکترین عشقهای یکطرفهی سینما بوده است. چراکه مانی نهتنها عاشق ستاره نبود و نشد بلکه عاشق مادرِ ستاره شد و حتی با او ازدواج کرد. سرانجام ستاره از شدت ناراحتی مادرش و مانی را در شب اول ازدواجشان به قتل رساند.
شب یلدا | کیومرث پوراحمد![شب-یلدا]()
«شب یلدا» فیلمی به کارگردانی کیومرث پوراحمد و محصول سال ۱۳۸۰ است. فیلم داستان مردی به نام حامد با بازی محمدرضا فروتن است که همسرش مهناز و فرزندش از ایران مهاجرت کردند و او دلباختهی همسرش است. اما مهناز به دنبال استقلال و آزادی بیشتر است و پس از مهاجرت از شوهرش طلاق میگیرد و با مرد دیگری آنشا میشود.
ازدواج مهناز با مرد دیگری سبب میشود تا حامد درک کند که مهناز با او کاملا بدون عشق زندگی کرده و هیچگاه او را دوست نداشته بود. اما حامد که هنوز مهناز را دوست دارد، گیج و سرخورده است و در نهایت به تنها ماندن تن میدهد. البته قابل ذکر است که حامددر این میان با دختر همسایهشان، پریا همصحبت میشود، گویی آن دختر نقطه امیدی در زندگی حامد میشود.
اینجا بدون من | بهرام توکلی![اینجا-بدون-من]()
«اینجا بدون من» فیلمی به کارگردانی بهرام توکلی، محصول سال ۱۳۸۹ و اقتباسی از نمایشنامهی «باغوحش شیشهای» از تنسی ویلیامز است. فیلم داستان زنی میانسال (فاطمه معتمدآریا) را روایت میکند که به همراه پسرش احسان (صابر ابر) و دخترش یلدا (نگار جواهریان) زندگی سادهای دارند. یلدا دختری معلول است و مادرش بسیار علاقه دارد تا او را شوهر دهد.
یلدا عاشق دوستِ برادرش رضا (پارسا پیروزفر) است و زمانیکه مادر از این ماجرا باخبر میشود تمام تلاشش را میکند تا این دو باهم آشنا شوند… عشق یلدا به رضا، یکی از پاکترین عشقهای سینما به شمار میرود اما از آنجاکه یکطرفه بود، فقط در قالب رویا به واقعیت پیوست اما در حقیقت نافرجام ماند. بازی بسیار خوب و ظریف نگار جواهریان در نقش دختری خجالتی و عاشق سبب باورپذیری هرچه بیشتر فیلم شده است.
- بیشتر بخوانید
- برترین فیلم های ایرانی با موضوع اعتیاد و مواد مخدر | در وهم دوداندود افیون
- بازگشت به نقطه اوج با سه نقش متفاوت | نگاهی به بازی محسن تنابنده
- الگوی همیشه برنده | دربارهی شخصیتهای سریال «رهایم کن»
در دنیای تو ساعت چند است؟ | صفی یزدانیان![در-دنیای-تو-ساعت-چند-است؟]()
«در دنیای تو ساعت چند است؟» فیلمی به کارگردانی صفی یزدانیان و محصول سال ۱۳۹۳ است. فیلم داستان زنی به نام گلی را با بازی لیلا حاتمی روایت میکند که بعد از ۲۰ سال دوری از وطن، به ایران بازمیگردد تا به خانهی پدریاش در رشت برود. زمانیکه گلی به رشت میرسد مردی به نام فرهاد (علی مصفا) به استقبال او میآید تا او را در شهر رشت همراهی کند اما گلی او را به یاد نمیآورد.
در واقع این فیلم عشق عمیق، دلنشین و یکطرفهی فرهاد به گلی را به تصویر میکشد. موسیقی متن فوقالعادهی فیلم نیز به درک درد عمیقی که فرهاد از عشق میخورد، کمک شایانی کرده است. عشق یکطرفه در بین تمام شخصیتهای این فیلم وجود داشته است؛ فرهاد عاشق گلی است و دختر به او توجهی ندارد. همچنین گلی پیشتر عاشق فرد دیگری به نام علی یاقوتی بوده و به او نرسیده است… در انتهای «در دنیای تو ساعت چند است؟» نمیتوان گفت که گلی عاشق فرهاد میشود؛ اما او بالاخره به فرهاد توجه میکند.
لانتوری | رضا درمیشیان![لانتوری]()
«لانتوری» فیلمی به کارگردانی رضا درمیشیان و محصول سال ۱۳۹۴ است. فیلم داستان یک گروه خلافکار را روایت میکند که سارق و زورگیر هستند. یکی از اعضای این گروه به نام پاشا (نوید محمدزاده) عاشق دختری به نام مریم (مریم پالیزبان) میشود. این فیلم روایتی مستندگونه از عشق یکطرفهی پسری خلافکار به یک دختر را بسیار باورپذیر به تصویر میکشد.
پاشا دیوانهوار دلباختهی مریم است، بهطوریکه بههیچوجه نمیتواند جواب رد او را درک کند. در نهایت زمانیکه پاشا از مریم جواب رد میشنود؛ به روی او اسید میپاشد. این موضوع نشان میدهد که عشق او تبدیل به جنون شده است؛ جنونی خطرناک که در نهایت به ضرر خود و مریم میشود.
رگ خواب | حمید نعمتالله![رگ-خواب]()
این فیلم به کارگردانی حمید نعمتالله و محصول سال ۱۳۹۵ است. فیلم داستان دردمندی زنی آسیبدیده به نام مینا (لیلا حاتمی) را روایت میکند. با ورود کامران (کورش تهامی) به زندگی مینا، او کمکم شیفتهی کامران میشود اما این عشق آنطورکه مخاطب انتظار دارد پیش نمیرود… از آنجاکه مینا دختری ساده و بیآلایش بود، کاملا خالصانه دل به کامران داده بود.
زمانیکه مینا کاملا وابستهی کامران شده بود و حتی از او باردار بود؛ کامران مینا را رها و حتی به او خیانت میکند. میتوان گفت که یکی از غمانگیزترین عشقهای یکطرفهی سینمای ایران، عشق واقعی و پاک مینا به کامران بود که پایان تلخی داشت. بازی فوقالعادهی لیلا حاتمی در این فیلم نیز عشق او به کامران را باورپذیر میکند.
جاندار | حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری![جان-دار]()
«جاندار» نخسیتین ساختهی حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری بهعنوان کارگردان و محصول سال ۱۳۹۷ است. فیلم داستان خانوادهای پرجمعیت و شاد را به تصویر میکشد که در شب عروسی اسما، دختر خانواده (باران کوثری) برادر خواستگار قبلی دختر سر میرسد و شر به پا میکند. همین امر سبب میشود تا جمال (محمد علیمحمدی)، برادر اسما با مزاحم درگیر شود و او را بهطور غیرعمد به قتل برساند…
یاسر (جواد عزتی) همان خواستگار قبلی اسماست که بسیار به او علاقهمند است. به همین علت شرط میگذارد تا در صورتی رضایت به آزادی جمال دهد که اسما با او ازدواج کند. «جان دار» عشق یکطرفهی یاسر به اسما را با قصهای کلیشهای به تصویر میکشد. عشق یاسر به دختر آنقدر زیاد و دیوانهوار است که حتی بهخاطر عشقش از خون برادرش نیز میگذرد اما در نهایت نیز این عشق یکطرفه نافرجام میماند.
رهایم کن | شهرام شاهحسینی
سریال عاشقانه به کارگردانی شهرام شاهحسینی و محصول سال ۱۴۰۱ است که ژانری عاشقانه-درام دارد. فیلم داستان یک خانوادهی نایبسرخی را به تصویر میکشد که هرکدام قصهی خاص خود را دارند و از دل این خانواده یک مثلث عشقی میان دو برادر حاتم (با بازی محسن تنابنده) و هاتف (با بازی هوتن شکیبا) و خدمتکار خانه، مارال ( با بازی هدی زینالعابدین) شکل میگیرد.
عشق میان مارال و حاتم دو طرفه است اما علاقهی هاتف به مارال یکطرفه به حساب میآید که تاکنون نافرجام مانده است. اما جدای از قصهی این سریال، بازی قابل قبول و خوب هوتن شکیبا در نقش یک عاشق بسیار تحسینبرانگیز است. از نقاط قوت این سریال میتوان به کلیشهای نبودن داستان آن اشاره کرد. چراکه تا اینجای سریال با اینکه دو برادر رابطهی خوبی با یکدیگر داشتند اما هیچکدام حاضر نیستند از عشق خود بگذرند…