نویسنده: احسان رویامنش
میگویند کارگردانان مولف، به هر ژانری پا بگذارند، آن را خراب و بر پایۀ آن ویرانه، ساختمانی تازه به پا میکنند که نشانههایی پررنگ از خودشان را بر رویش دارد. «آنِت»(۲۰۲۱)، روایت موزیکالی است به شیوۀ خود لئو کاراکس. او را با تصاویر اگزوتیک(غیرمعمول و عجیب)، تصویرسازی دردآلود از عشق و در هم تنیدگی مرز واقعیت و فراتر از آن به یاد میآوریم. این جا هم، او مسیر پیشیناش در فیلم بحثبرانگیز و محبوب «موتورهای مقدس»(۲۰۱۲) را پیش میگیرد و خوانشی کاملاً شخصی از ژانر کلاسیک موزیکال ارائه میدهد.
فیلمهای موزیکال را ما با یک ویژگی بزرگ در تاریخ سینما به یاد میآوریم: خودبسندگی. مولفههایی که این آثار با آنها تعریف میشوند و کلید ورود به جهان آنها، پذیرفتن این قواعد بنیادین است. شما در وسط یک موزیکال، آدمها را میبینی که ناگهان در یک خیابان شلوغ شروع به آواز خواندن میکنند و رهگذران بیتوجه به آنان رد میشوند-«داستان وستساید»(رابرت وایز، ۱۹۶۱)- در حین کار در محیط صنعتی شروع به همخوانی کرده-«رقصندهای در تاریکی»( لارس فونتریر، ۲۰۰۰)- و…همۀ اینها، منطقی دور از زندگی روزمرۀ ما را پیش رویمان میگذارند و ویژگی خاص موزیکال همین است: که تو بایستی واژگان نانوشتۀ آن را بپذیری تا بتوانی به دنیای آن وارد شوی.
جهان این ژانر، تا پیش از تجربۀ غیرمنتظرۀ فونتریر، به پالتی از رنگهایی آشنا محدود میشد اما جهان خاکستری او، پای «تاریکی» را هم به وسط این قصههای پریان(Fairy Tales) باز کرد. ما در تجربههای پیشین عموماً علاوه بر مولفههای ژانری، برای خط داستانی آثار این ژانر نیز، نمونههایی آشنا را سراغ داشتیم و مشابه گونۀ کمدی-رمانتیک، پلاتها از موارد مشخصی عدول نمیکرد اما «رقصنده در تاریکی»، تجربهای برای ورود جهانی عریان به واژگان تثبیتشدۀ ژانر موزیکال بود. حالا لئو کاراکس، کارگردان صاحب سبک فرانسوی در جهان پیچیدۀ ذهن خود، به رابطۀ بین استندآپ کمدین مشهور، هنری مکهنری(با بازی آدام درایور) و خوانندۀ سوپرا، آن(با بازی مارین کاتیلارد) میپردازد که در بستری نامعمول روایت میشود. آنها تبدیل به یک زوج خوشبخت و عاشق میشوند، اما زمانی که فرزندشان «آنت»، دختری اسرارآمیز با سرنوشتی استثنایی متولد میشود، زندگیشان برای همیشه تغییر میکند.
با ورود شخصیت نیمه انسان/نیمه عروسک آنت، جهان کاراکسی اثر، به شکل کامل نمایان میشود. این فرزند، رابطۀ پرشور زوج هنرمند را به مغاک تاریکی نزدیک میکند و در این حرکت، سیر ترانهها نیز، رنگ تیرهتری به خود میگیرند. حالا هنری، که در روی صحنهها مجبور به خنداندن مردم است، هر شب با یک تراژدی در درون خود روبرو است که بایستی بتواند مفری برای برونیافت از آن بیابد. فیلم از این جا، سیر روانشناختی نیز به خود میگیرد و به کند و کاوی چند مسیره در درون یک هنرمند، یک زندگی زناشویی و رابطۀ پدر و فرزند تبدیل میشود. «آنت» در این مسیر، تلاش تاملبرانگیزی را به سرانجام میرساند و موفق میشود که جهان اگزوتیک خود را به مخاطب بباوراند.
مولفۀ مهم و پررنگتر دیگر آثار موزیکال که به غنا و ماندگاری این ژانر کمک میکند، موسیقیهای متنی است که به صورت ارجینال برای خود اثر ساخته میشود. موسیقی آنت را گروه «اسپارکس»(Sparks)، بند پاپراک آمریکایی با هنرمندی ران و راسل مائل ساختهاند که تلفیقی از گروه کر آوازی و کیبورد است. در اینجا، همانند تجربههای مهم پیشین، این گروه بیش از ساخت ملودیها، نقش مهمی در خلق داستان فیلم نیز ایفا کردهاند و نام آنها در مقام فیلمنامهنویس نیز در تیتراژ فیلم همراه با کاراکس، ذکر میشود. از قطعۀ ابتدایی که در خیابانهای شهری از آمریکا اجرا میشود تا ترانههایی که هنری بر روی سن اجرا میکند همگی، کمک معناداری به سیر تحول شخصیت او در قصه میکنند.
سوال مهمی که برای بسیاری از «ژانر»های سینمایی در سیر تحول تکنولوژیک این صنعت به وجود آمده است، مساله چگونگی بقای آنها و تابآوردن قضاوت زمان است. اینکه چطور بتوان ماهیت و موجودیت آنها را در سینمایی که هر روز، بیش از پیش، وجوه تکنولوژیک آن پررنگ میشود تعریف کرد. «آنت» که برای اولین بار در جشنوارۀ کن ۲۰۲۱ به نمایش درآمد، جایزۀ بهترین کارگردانی را برای کاراکس به ارمغان آورد. پیشنهاد او به رغم نقدها و چالشهای فراوانی که در بازخورد به دست آورده است، به نظر میتواند پیشنهادی برای بازاندیشی در مولفههای احیای این ژانر همیشه محبوب سینمای کلاسیک باشد.