نویسنده: احسان آجورلو
ان هتوی میتواند پاسخی به «گل بیخار کجاست؟» در شعر حافظ باشد. زیبایی، استعداد، جوایز، ثروت و هرچه که یک انسان آرزو دارد را داراست. بازیگر دو رگهی انگلیسی-ایرلندی مانند اغلب هموطنان خود بعد از مهاجرت به آمریکا راه موفقیت را به سرعت پیمود و از ابتدا فعالیت خود تا امروز در دستهی محبوبترین بازیگران هالیوود قرار دارد. بهنوعی مادر طبیعت چیزی از زیبایی برای او کم نگذاشته است. بهلحاظ هنری نیز ان هتوی جایزهای در دنیای سینما نیست که کسب نکرده باشد. اسکار، گلدن گلوب، بفتا و امی تنها قسمتی از دستاوردهای ان هتوی در مدت زمانی است که در کسوت بازیگر شناخته میشود.
این بازیگر در کنار استعداد ذاتی دارای درآمد سرشاری هم است و در سن ۳۹ سالگی یکی از ثروتمندترین سلبریتیهای زن دنیای سینمای هالیوود شناخته میشود. دیگر نکتهی جالبتوجه دربارهی او نامش است. او دقیقا همنام همسر شکسپیر نمایشنامهنویس مشهور و نامدار انگلیسی است. از اینرو نیز خاص بودن دیگری را برای خود دستوپا کرده است.
ان هتوی که عنوان زن ظریف هالیوود را هم با خود یدک میکشد، همواره با لبخندی به پهنای صورت و چشمان نافذ خود شناخته میشود. البته نباید از صدای منحصربهفرد او گذشت که با تکیه بر همین صدا توانست جایزهی اسکار را شکار کند. مرور کارنامهی هنری او این امکان را فراهم میکند تا روند صعودی استعداد و حرفهی او را بهتر درک کنیم.
دفتر خاطرات شاهدخت (۲۰۰۱) | همچون نسیم بهاری![دفتر-خاطرات-شاه-دخت]()
کارگردان : گری مارشال
فیلم «دفتر خاطرات شاهدخت» سکوی پرتاب بلندی برای ان هتوی نوزدهساله بود. او چنان نقش یک دختر دبیرستانی که قرار است تبدیل به شاهزاده شود را با شیطنت و نگاههای خود همراه کرد که به تنهایی ریتم و ضرباهنگ فیلم را به دست گرفته بود. در اغلب صحنههای فیلم بر بازیگر مقابل خود پیروز بود و مانند نسیم بهاری در مقابل دوربین گری مارشال هرچه که میخواست انجام میداد؛ گوییکه بازیگری با تجربه است. همین بازی کافی بود تا در همان فیلم ابتدایی هتوی بهعنوان استعداد ناب بازیگری چشمها را خیره کند و بحثها دربارهی او آغاز شود.
داستان فیلم زمانی آغاز میشود که مادر «میا ترموپلیس» با بازی هتوی اعلام میکند که پدر مرحومش در حقیقت شاهزاده و صاحب تاج و تخت یک کشور کوچک اروپایی بوده است. این امر باعث میشود در زندگی «میا» تغییر و تحول اساسی به وجود آید. حالا «میا» تنها وارث آن تاج و تخت است و مادربزرگش، ملکهی آن کشور کوچک میخواهد آداب ورسوم اشرافی را به آن دخترک ناشی بیاموزد، البته در این مسیر مشکلاتی نیز پیش میآید.
کوهستان بروکبک (۲۰۰۵) | گاو چران تنها![کوهستان-بروکیک]()
کارگردان : انگ لی
فیلم «کوهستان بروکبک» یک موفقیت بزرگ برای تمام عوامل خود بود. نامزدی ۸ جایزهی اسکار و فروشی فوقالعاده در گیشه به همراه تحسین منتقدان هرچه باید را به عوامل فیلم ارزانی داشت. در این بین حتی ان هتوی که نقشی کوتاه در فیلم داشت نیز بعد از فیلمهای تینایجری وارد جهان بزرگسالان شد. فیلم به سرعت با تحسین مردم مواجه شد و همین کافی بود تا تمام بازیگران فیلم دیده شوند.
البته فرصت همکاری برای هتوی با ستارههای نوظهور آن دوران مانند هیث لجر و جیلینهال نیز فراهم شد تا نشان دهد در برابر بازیگران بزرگ نیز میتواند صحنه را از دست ندهد و توانایی رویارویی با آنان را در صحنه داراست. داستان فیلم کوهستان بروکبک دربارهی دو گاوچران است که درگیر روابط احساسی شدیدی میشوند. این رابطه ابتدا به صورت موقت شکل میگیرد و هر دو پس از ارتباط اولیه از یکدیگر دور میشوند. اما مجدد بعد از مدتی با یکدیگر رو در رو شده و باعث میشوند که زندگی زناشویی همدیگر را با مشکلات و جدایی همراه کنند.
شیطان پرادا میپوشد (۲۰۰۶) | یاقوت سرخ![شیطان-پرادا-می-پوشد]()
کارگردان : دیوید فرانکل
«شیطان پرادا میپوشد» نقطهعطفی در کارنامهی بازیگری هتوی بود. رویارویی با غول بازیگری یعنی مریل استریپ و همچنین همبازی شدن با امیلی بلانت با بازی درخشانی که از خود نشان داد این فیلم را تبدیل به کلاس درسی برای هتوی کرده بود. اما او آنقدر زیرک و بااستعداد بود که در بین بازیهای درخشان بلانت و استریپ خود را نشان دهد. بازی هتوی در فیلم مانند حضور یک یاقوت سرخ بین الماسهای چند قیراطی بود. هرچند که او یاقوت ماجرا بود اما چشمها را به خود خیره کرد.
شخصیت شیفته و جنونوار او برای نوشتن، روزنامهنگاری و کارهایی که برای حفظ شغلش انجام میدهد همراه با آن انرژی و لبخندهای همیشگی از هتوی در این فیلم یک بازیگر سطح اول ساخت که به راحتی بتواند نقشهای اصلی فیلمهای بعدی را تصاحب کند. البته بازی درخشان مریل استریپ در فیلم نیز حاصل تیزهوشی هتوی بود. به نوعی هتوی با عدم بازی دزدی بهاصطلاح توانست بازی مریل استریپ را قاب بگیرد و آن را بهیادماندنی کند.
داستان دربارهی نیویورک اندی ساکس (هتوی) است که تازه فارغالتحصیل شده و کاری بهعنوان دستیار «میراندا پریتسلی» (مریل استریپ)، سردبیر دقیق و وسواسی مجلهی مد ران وی به دست میآورد. اما رفتار «میراندا» خیلیزود زندگی خصوصی و حرفهای را برای اندی سخت میکند. میراندا یک ابلیس به تمام معنا است که تمام اصول دیکتاتوری را برای حفظ مجله در تراز اول اجرا میکند؛ میراندا همان شیطانی است که پرادا میپوشد.
ریچل ازدواج میکند (۲۰۰۸) | آن روی سکه![ریچل-ازدواج-میکند]()
کارگردان : جاناتان دمی
فیلم «ریچل ازدواج میکند» نخستین تجربهی مهم هتوی در نقش اول زن بود. همین تجربه نیز به موفقیتی بزرگ برای او منجر شد. سرعت طی کردن پلههای موفقیت برای هتوی در طول تنها هفتسال خیرهکننده بود. از زمان شروع بازیگری تا نامزد کسب جایزهی اسکار شدن برای او تنها هفتسال زمان برد. ان هتوی در نقش یک زن معتاد که برای عروسی خواهرش آماده میشود، توانست ثابت کند نهتنها در نقشهای حاشیهای میتواند بدرخشد بلکه در نقشهایی با طیفهای گستردهتر نیز تواناییهای منحصربهفردی دارد.
صحنههای درگیری و کینهورزی که در فیلم وجود دارد از هتوی یک چهرهی دیگر به مخاطب نشان داد تا عمق استعداد هتوی در پذیرش نقشهای دشوار نیز محک بخورد. این سنجش و محک باعث ارتقای جایگاه هتوی در بین بازیگران زمان خود شد. کیم با بازی هتوی برای عروسی خواهرش ریچل از مرکز ترک اعتیاد به خانه بازمیگردد تا در جشن عروسی او شرکت کند. اما این بازگشت بهخاطر کینه و اتفاقات گذشته که بین ریچل و کیم اتفاق افتاده تبدیل به یک کشومکش پر فراز و نشیب میشود.
شوالیه تاریکی برمی خیزد (۲۰۱۲) | ابر قهرمان![شوالیه-تاریکی-برمی-خیزد]()
کارگردان : کریستوفر نولان
هتوی در نخستین تجربهی همکاری با کریستوفر نولان به لیست زنانی پیوست که به نقش ابرقهرمان درآمدند. او راه جولی نیومار ، ارتا کیت ، لی مریوتر ، میشل فایفر و هالی بری را دنبال کرد. پیش از او فایفر یکی از بزرگترین پیروزیهای زندگی حرفهای خود را در نقش کایل یا همان زن گربهای داشت، همینطور بری یکی از بزرگترین بلایای خود را داشت.
اما هتوی در این نقش هم درخشش خاص خود را داشت. هرچند که نقش و شخصیت او در داستان فیلم بهاندازهی دیگران پر زرق و برق نیست اما مانند همیشه با حضور موثر و قدرتمند خود در مقابل دوربین، حضور خود را موکد میکند. همچنین در نهایت عشق بسیار مطلوبی را برای بروس وین بتمن ایجاد میکند.
ان هتوی در فیلم شخصیتی آرام را دارد که برخلاف تمام شخصیتها و ریتم داستان است و همین باعث چشمگیر بودن بازی او در فیلم میشود. برای همین هتوی بارها برای بازی در این فیلم تحسین منتقدان را دریافت کرد و همچنین جایزهی ساترن را نیز برای همین نقش کسب کرد. داستان فیلم دربارهی بازنشستگی بتمن و یورش نیرویهای راس الغول به شهرگاتهام است. بتمن مجدد باید بازگردد و شهر را از دست بین و دار و دستهی او نجات دهد. در این مسیر کایل نیز به او کمک میکند تا شهر را از خطر نابودی با بمب هستهای نجات دهد.
- بیشتر بخوانید
- خلاصه داستان فیلم «جنایت های آینده» | وحشت جسمانی با مایه های نوآر
- برترین سریال های مارول | از «دردویل» تا «پانیشر»
- برترین های دنیل کریگ | متفاوت ترین جیمزباند تاریخ سینما
بینوایان (۲۰۱۲) | حباب نازک خیال![بینوایان]()
کارگردان : تام هوپر
این فیلم برای هتوی در حکم ستارهی درخشان کارنامهی اوست. «بینوایان» ویکتور هوگو برای هتوی لحظات درخشان بسیاری همراه داشت. همبازی شدن با راسل کرو و هیوجکمن و درخشش بین آنان برای هتوی یک دستاورد بزرگ بود. اگر ۴ سال قبل برای «ریچل ازدواج میکند» او نامزد اسکار شده بود، اینبار برای بینوایان نامزد اسکار شد. هتوی برای شخصیت خود یک قوس عالی به وجود آورد. صدای او در آوازها مسحورکننده و عمیقا تیز و برنده بود، لحظهی مهم البته آهنگ I dreamed بود.
پس از آنکه سوزان بویل این آهنگ را خواند و در انگلیس به شهرت رسید. این آواز بهوسیلهی بازیگران بیشماری که روی صحنه خوانده شد به تماشاگران بیشتری معرفی شد و ویدیویی از آن بلافاصله همهجا پخش شد. این قرار گرفتن در معرض نمایش میتوانست باعث شود که نظرات منفی به سوی هتوی که اجرا کنندهی آن در فیلم بود، او را زمین بزند اما هتوی توانست با استعداد خود به آن وجه دیگری نیز بدهد و آن را به یکی از بهیادماندنیترین لحظات موسیقی فیلم تبدیل کند.
تام هوپر با فیلمبرداری از هتوی در صحنهی کلوزآپ و نشان دادن آواز زندهی او به هتوی این فرصت را داد تا بتواند حباب نازک خیال آهنگ را واقعا بازی کند. این امر باعث شد تا داستان هتوی هرگز در موسیقی گم نشود و یادآوری غمانگیز دیرباز عشقی که کودکی او را گرفت و او را در استیصال ناامیدانه رها کرد، شود. این تنها قطعهای از جادوی بازیگری هتوی در «بینوایان» بود؛ برای همین هم برندهی جایزهی گلدنگلوب بهترین بازیگر نقش مکمل زن، جایزهی انجمن بازیگران فیلم برای بهترین بازیگر نقش مکمل زن، جایزهی بفتای بهترین بازیگر نقش مکمل زن و جایزهی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
بینستارهای (۲۰۱۴) | عاشقی میان ستارهها![بین-ستاره-ای]()
کارگردان : کریستوفر نولان
تجربهی همکاری مجدد با کریستوفر نولان چیزی نیست که بازیگری آن را پس بزند، هتوی هم از این قاعده مستثنا نیست. بعد از «شوالیه تاریکی برمیخیز» و استقبال منتقدان و مخاطبان از فیلم هتوی در پروژهی «بینستارهای» نیز حضور پیدا کرد؛ پروژهای به عظمت کهکشان و به دقت عبور از سیاهچاله و کرم چاله البته باطعم عاشقیت بود. هتوی در این فیلم نیز مجددا در نقش مکمل در داستان حاضر شد و دوباره با همان آرامش و تفاوت نسبت به دیگران، خود را درخشان نشان داد.
او همچنین توانست چشمها را به خود خیره کند. البته هرچند داستان و موسیقی فیلم به قدری فوقالعاده بود که مخاطبان و منتقدان لب به ستایش فیلم گشودند اما بازی هتوی در کنار مککانهی از جمله نکاتی بود که در اکثر نقدها میشد، ردی از آن را دید.
داستان فیلم دربارهی یک سفر فضایی برای یافتن سیارهای برای زیست و ترک زمین است. در این سفر چند دانشمند همراه هم به دنبال پیدا کردن سیارهای با مشخصات زمین هستند. گذر از کرم چاله و وارد شدن به سیاهچاله تنها بخشی از مواردی است که آنان باید پشت سر بگذارند و دوری از خانواده و دیگر موارد انسانی اتفاقاتی است که داستان برای شخصیتها تدارک دیده است. هتوی دانشمندی است که در این بین به دنبال معشوق خود که پیشتر به سیارهای برای بررسی شرایط آن رفته، است.
کارآموز (۲۰۱۵) | خانم رئیس![کارآموز]()
کارگردان : نانسی مایرز
فیلم «کارآموز» برای هتوی یک رهایی و آزادی همراه داشت. گویی هتوی به راحتی بازگشتی به «دفتر خاطرات شاهدخت» را تجربه میکرد؛ همان رهایی، شیطنت و آزادی که او را تبدیل به ستارهی هالیوود کرده بود مجدد در «کارآموز» دیده میشود. فیلمی که از لحاظ داستان و کارگردانی حتی شاید درجهاول تلقی نشود اما به مدد بازی خوب هتوی و البته دنیرو تبدیل به یک از فیلمهای سودآور سالهای اخیر شد. بودجهی ۳۵ میلیونی فیلم با بازگشتی ۱۹۷ میلیون دلاری همراه بود.
داستان فیلم دربارهی بنجامین ویتاکر با بازی رابرت دنیرو، بازنشستهای است که از حدود سهسال پیش در غم از دست دادن همسرش به سر میبرد. او که چندان از بیکار بودنش خرسند نیست، تصادفا تبلیغ یک شرکت فروش اینترنتی لباس مبنی بر استخدام کارآموز باتجربه را میبیند. بعد از آن وی بهعنوان کارآموز، دستیار شخصی جولز آستین با بازی هتوی مدیرعامل شرکت میشود که بسیار در کار خود غرق شده و زندگی خصوصی و اجتماعی آشفتهای دارد. بن نیز با تثبیت خود در کنار جولز به کمک او میشتابد.