شکل‌گیری شمایل سینمایی | درباره‌ آناهیتا درگاهی

نویسنده: جلال‌الدین بهرام

آناهیتا درگاهی سال‌هاست که بیشتر از آنکه به‌خاطر هنرش به یاد آورده شود، به‌دلیل حواشی زندگی خصوصی‌اش مورد قضاوت قرار گرفته است. اما درگاهی بدون اعتنا به این مسئله مسیر سختی را برای اثبات توانایی‌هایش در پیش گرفت و امروزه در جایگاهی قرار گرفته که به دور از حواشی زندگی‌اش، به دلیل بازیگر بودن و شمایلی سینمایی که پیرامون او شکل گرفته به یاد آورده می‌شود.

پس از حضور کوتاه و نه‌چندان تاثیرگذار در فیلم‌هایی مثل «زرد» و «قانون مورفی»، «چشم و گوش بسته» به سکوی پرش درگاهی تبدیل شد. بازی در نقش زن خلفکاری که با اشراف به جذابیت‌های ذاتی‌‌اش دغدغه‌ای جز به سرانجام رساندن مأموریتش ندارد. یک سال بعد درگاهی در «سینما شهر قصه» حضوری متفاوت داشت اما این فیلم به اکران عمومی در نیامد و درگاهی در این فاصله در سریال «می‌خواهم زنده بمانم» بازی کرد. شیوایِ «می‌خواهم زنده بمانم» شخصیت ویژه‌ و استثنایی دارد؛ دکتر جوانی که عاشق پسری خلافکار است اما شغل و احساساتش را در خدمت انتقامی شخصی قرار داده است.

مرد-بازندهآناهیتا درگاهی در فاصله‌ی چند سال به واسطه‌ی تسلط به فیزیک و صدایش شمایل زنی سرد و جذاب را به خود گرفت؛ زنی که می‌تواند فم‌فتال یک فیلم نوآر باشد. «مرد بازنده» این امکان را فراهم می‌کند تا درگاهی در نقش زنی اغواگر ظاهر شود. او در «مرد بازنده» در نقش بهار ظاهر شده است؛ وکیلی چیره‌دست و چرب‌زبان که خوب بلد است مردها را دور خودش جمع کرده و مجبورشان کند تن به خواسته‌های او بدهند. زن جذاب و مرموزی که خیلی زود مشخص می‌شود که حلقه‌ی واسط پرونده‌های حل‌نشده‌ی داستان است.

بهار به واسطه‌ی تسلطی که بر صدایش دارد و با تغییر دادن لحن حرف زدن، این توانایی را دارد که خودش را از مهلکه خارج کند یا با استفاده از فیزیکش توجه مردها را به خود جلب و از موضوع اصلی پرت کند. بهار فم‌فتالِ «مرد بازنده» است و درگاهی رنگ و بویی بومی به این شخصیت داده تا نشان دهد توانایی خلق پرسونایی پرقدرت را دارد. به عقیده‌ی بسیاری آناهیتا درگاهی در حال تکرار نقش‌های قبلی خود است اما بهار می‌تواند آغاز راه او برای جا افتادن در شمایلی سینمایی باشد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.