اهمیت «یاغی» در کارنامه بازیگری علی شادمان | آمده که بماند

این قاعده محدود به سینمای ایران نیست؛ بازیگرانی که در کودکی یا نوجوانی به شهرت می‌رسند معمولا کار سختی برای حفظ محبوبیت دارند. دلیل علاقه‌ای که صنعت تصویرسازی به آ‌نها نشان می‌دهد، توانایی بازیگری‌شان نیست بلکه خصوصیات چهره‌ی آنهاست. بنابراین با گذر زمان و کاهش ناگزیر معصومیت و خاص‌بودن چهره، بسیاری از این بازیگران فراموش می‌شوند. ضمن این‌که عده‌ی دیگری هم به‌شکل خودخواسته از بازیگری فاصله می‌گیرند.

اما علی شادمان متعلق به هیچ‌کدام از این دو دسته نبود. او که در ده‌سالگی با بازی در فیلم محبوب «میم مثل مادر» (زنده‌یاد رسول ملاقلی‌پور) به شهرت رسیده بود، می‌خواست باقی بماند. پس نه‌تنها به بازی در نقش‌های مختلف ادامه داد بلکه سعی کرد تصویر خود را به‌عنوان یک بازیگر از نو بسازد. شاید اغراق نباشد اگر شادمان را از معدود بازیگرانی بدانیم که توانست این دوره‌ی گذار را با موفقیت طی کند. هرچند در این دوران او نقش‌هایی کلیدی در فیلم‌هایی کمتر دیده‌شده (مثل «رویای سینما» به کارگردانی علی شاه‌حاتمی در سال ۱۳۹۰) بازی کرد، اما او را عمدتا با نقش‌هایی نسبتا کوتاه در فیلم‌های مهم‌تری چون «یتیم‌خانه ایران» (ابوالقاسم طالبی) و «ویلایی‌ها» (منیر قیدی) به یاد می‌آوریم.

علی-شادمان

علی شادمان در سینما

علی شادمان پاداش این استمرار را در سال‌های اخیر گرفته است. «جان‌دار» (حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری) یکی از نقاط‌عطف بازیگری او بود. او در آن فیلم در نقش پسر جوان خانواده که رفتار تندی دارد و سعی می‌کند نقشی بزرگ‌تر از جایگاه سنی‌اش در تصمیم‌گیری‌ها داشته باشد، حسابی به چشم آمد. از آن به بعد، او نقش‌های کلیدی‌تری را در فیلم‌ها و سریال‌ها به‌عهده گرفت. اما مسیر حرکت او در سال‌های بعد این نگرانی را ایجاد کرد که نکند او در نقش جوانان عصبی و به‌شدت برون‌گرا، آنهایی که با هر دیالوگی که می‌گویند رگ‌گردن‌شان حتما باید بیرون بزند، کلیشه شود.

نقش‌آفرینی او در فیلم «شنای پروانه» و سریال «می‌خواهم زنده بمانم» (علی‌رغم ظرائفی که در هر دو مورد در بازی‌اش رعایت کرده بود) این نگرانی را تشدید کرد. در این میان، بازی متفاوت شادمان در «مردن در آب مطهر» (نوید محمودی) به‌علت ضعف فیلم و اکران آنلاین در بحبوحه‌ی تعطیلی سینماها به‌اندازه‌ی شایستگی‌اش به‌چشم نیامد. در فیلمی که اکثر بازیگرانش بیشتر روی حفظ راکورد لهجه‌ی خود تمرکز داشتند، شادمان یکی از معدود بازیگرانی بود که توانست تداوم حسی بازی‌اش را هم حفظ کرده و به‌خاطر این نقش‌آفرینی با شایستگی، نامزد سیمرغ بلورین جشنواره‌ی فجر هم بشود.علی-شادمان

سریال یاغی 

در چنین شرایطی بازی در مجموعه‌ی «یاغی» حداقل از دو جنبه می‌تواند یک نقطه‌عطف مهم در کارنامه‌ی شادمان تلقی شود. از طرفی محمد کارت بعد از مشاهده‌ی درخشش شادمان در «شنای پروانه»، آنقدر به او اعتماد کرده که نقش محوری اولین مجموعه‌اش در شبکه‌ی نمایش خانگی را در حضور چند بازیگر مطرح و کارکشته به او سپرده است. حالا فرصت مغتنمی در اختیار شادمان قرار گرفته تا نشان دهد که پتانسیل به‌دوش کشیدن بار دراماتیک یک مجموعه‌ی مهم را دارد. موفقیت او در این نقش می‌تواند باعث شود که او را از این به بعد در نقش‌های اصلی آثار مهم ببینیم. تا امروز شادمان بازیگر باهوش و بااستعدادی بود که می‌توانست مکمل درجه‌یکی برای بازیگران باتجربه‌تر باشد؛ از امروز نگاه‌ها به او می‌تواند دست‌خوش تغییر شود.

از سوی دیگر «یاغی» (در همان حدی که در قسمت اول دیده‌ایم) این فرصت را برای علی شادمان ایجاد کرده که بخش‌های دیگری از توانایی‌های بازیگری‌اش را به مخاطبان و سینماگران ثابت کند. هرچند شخصیت جاوید از جنبه‌هایی همان ویژگی‌های عصبی و برون‌گرایانه شخصیت‌هایی را داراست که پیش از این از او دیده‌ایم. اما روابط متعددی که پیرامون حضور جاوید در «یاغی» چیده شده، باعث شده که شادمان بتواند در هر رابطه، جزییاتی مهم را وارد جنس بازی‌اش کند. جاوید در مقابل رقبایش همان جوان رگ‌گردنی آشنا است که در مقابل اسی (امیر جعفری) باید مطیع، پذیرا و سربه‌زیر باشد. همچنین در رابطه‌ی عاطفی‌اش نیز رگه‌هایی از لطافت یک عشق واقعی را بروز دهد؛ وقتی قرار است در مسابقه شکست بخورد نوعی تحقیرشدگی همراه با تلاش برای حفظ عزت‌نفس را در او ببینیم.علی-شادمان

همچنین در مقابل عمه‌اش (یا شاید باید گفت فردی که احتمالا عمه جاوید است) ناگهان همچون کودکی درهم‌شکسته به‌نظر برسد که به‌علت جبر روزگار سریع‌تر از آنکه آمادگی‌اش را داشته باشد با سختی‌های زندگی در دنیایی بی‌رحم مواجه شده است. نکته‌ی مهمی است که شادمان در تمام این موقعیت‌ها گلیم خود را از آب بیرون می‌کشد. از این جنبه، حضور او در قسمت اول امیدوارکننده به‌نظر می‌رسد. سینما و تلویزیون ایران پر از بازیگرانی است که می‌توانند نقش شخصیت‌های یاغی را به‌شکلی باورپذیر ایفا کنند اما آنچه کم داریم، بازیگرانی است که بتوانند در کنار عصیان‌گری، جنبه‌های درونی‌تر شخصیت‌ها را هم بدون نیاز به فریاد زدن و پریدن پلک به تماشاگر منتقل کنند. برای قضاوت قطعی در مورد کیفیت کار شادمان باید منتظر قسمت‌های بعدی «یاغی» ماند اما اگر او بتواند انتظارات را همچون قسمت اول برآورده کند، شاید «یاغی» همان اتفاقی باشد که هر بازیگر توانایی تبدیل‌شدن به یک ستاره تمام‌عیار به آن نیاز دارد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.