سال ۲۰۱۸ وقتی اولین قسمت یک مکان آرام منتشر و به سرعت به یک موفقیت سینمایی تبدیل شد، مردم جهان هنوز درک درستی از دنیایی که فیلم سعی در ترسیم کردن آن داشت، نداشتند. دنیایی در آیندهای نامشخص که به تسخیر موجوداتی ناشناخته در آمده. موجودات غولپیکر، درندهخو و قدرتمند که حساسیت فوق العادهای به صدا دارند.
کافیست کوچکترین صدایی تولید شود تا سروکلهی این هیولاها پیدا شود و همهچیز را از بین ببرند. شهر نابود شده، مردم شهر کشته شدهاند و هیچ نشانی از کمک از جانب دولت وجود ندارد. در چنین شرایطی لی آبوت(با بازیِ جان کرازینسکی) و همسرش اِوِلین(با بازیِ امیلی بلانت) در تلاشند خانوادهی کوچکشان را به دور از این فاجعه حفظ کنند. قسمت اولِ یک مکان آرام تصویری آخرالزمانی از تلاش برای بقا در شرایطی هراس انگیز ارائه میدهد که در آن زندگی و ادامهی حیات بشر با پنهان شدن و رعایت دستورالعملهایی خاص گره خورده است.
تنها یک سال بعد از اکران یک مکان آرام شرایط عجیب و غریبِ حاکم بر زندگیِ خانوادهی آبوت چنان ملموس و قابل درک شده بود که دیگر تصور موجوداتی که بی هیچ دلیل منطقی به تمدن بشری هجوم آوردهاند و به راحتی جان انسانها را میگیرند به موضوعی روزمره تبدیل شد. پس از شیوع و همهگیریِ ویروس کرونا، درک دنیای خیالیِ یک مکان آرام بسیار راحت شده بود. حالا دیگر میشد تصور کرد هیولاهایی که به یکباره به شهرها هجوم آوردهاند، بیدلیل جان انسانها را می گیرند و راهی برای از بین بردن آنها وجود ندارد، مابازایی نمایشی برای ویروس کرونا هستند. رویکردی که در قسمت دوم فیلم و با توجه به ساخته شدن پس از دوران همهگیری کرونا تداوم یافته است.
فیلم یک مکان آرام : بخش دوم با رجوع به اولین روز حضور هیولاها در شهر آغاز میشود. اخبار عجیبی که از تلویزیون در حال پخش است ذهنها را مشوش کرده اما زندگی مردم به شکل عادی در جریان است. به یکباره آسمان تغییر رنگ میدهد و موجودات سیاه با رفتار وحشیانهشان سر میرسند. شهر را به هم میریزند، مردم را میکشند و خیلی زود معلوم میشود راهی برای از بین بردن آنها وجود ندارد. سپس به ۴۷۴ روز بعد پرتاب میشویم، درست یک روز بعد از جایی که قسمت اول به پایان رسید. خبری از لی نیست و اِوِلین به همراه بچهها راه میاُفتند تا مکان تازهای برای زندگی پیدا کنند…
با این اوصاف اگر قسمت اولِ یک مکان آرام دربارهی شوکِ هجوم هیولاها به شهر و یافتن راهی برای ادامهی زندگی به شکلی مسالمت است، قسمت دوم دربارهی مواجهه مستقیم با بحران است؛ رو به رو شدن با هیولاها به عنوان آخرین راه برای زنده ماندن و یافتن راهی برای نابودیشان. چرا که خانوادهی آبوت در غیاب پدر دیگر نه امکان مخفی شدن دارد و نه توان ادامه دادن. چیزی شبیه به اوضاعی که مردم دنیا در مواجهه با ویروس کرونا تجربه کرده و میکنند: هراس جمعی، تلاش برای حفظ کردن قرنطینه، رویارویی با ویروس و سپس یافتن راهی برای از بین بردنش.
از این رو یک مکان آرام: بخش دوم با وجود اینکه نه طراوت قسمت اول را دارد و نه ایدهی بدیعی برای ارائه، به نسبت قسمت اول تأثیرگذارتر از آب در آمده است. قسمت اول مملو از سوالات بیجواب بود و بیننده چارهای نداشت به اقتضائات داستانی تن دهد، اما قسمت دوم از قسمت اول به عنوان مقدمه بهره میبرد و با استفاده از شرایط روانی که بینندهها پس از همهگیری کرونا تجربه کردهاند، داستان را به سمت و سویی میبَرد که موجب همذات پنداری بیشتر بینندهها با شخصیتها خواهد شد. به عنوان مثال شخصیت اِمت(با بازیِ کیلین مورفی) که مردی افسرده و بیانگیزه است. پدری که همسر و بچههایاش را از دست داده و حالا محرکی برای ادامهی حیات، مبارزه یا حتی کمک به همنوعان خود ندارد. بُهت جاری در نگاه اِمت، حتی وقتی راهی برای فرار کردن و نجات از دست هیولاها پیدا میکند، از جنس بُهت نشسته در نگاه انسانهایی است که در طول کرونا عزیزان خود را از دست دادهاند و هنوز با این فقدان کنار نیامدهاند.
یک مکان آرام: بخش دوم همچون قسمت اول، فیلمی خوشساخت، فکر شده، هیجان انگیز و سرگرم کننده است. فیلمی که به واسطهی تغییر شرایط دنیا طی چند سال اخیر حاوی زیر متنهای بسیاری است که به بیننده اجازهی تخیل و مکاشفه میدهد. با اینحال به جایِ حاشیه رفتنهای معمولِ فیلمهای پساآخرالزمانی که حاوی توضیح چرایی بروز فاجعه است، به چارچوبهای داستانیاش پایبند میماند تا بیننده را مشتاق دیدنِ قسمت سومِ فیلم نگه دارد.