۱۰ فیلم برتر سینمای دفاع مقدس

نویسنده: آراد فرشچی

سینمای جنگی از محبوب‌ترین و قدیمی‌ترین ژانرهای جهان است، از سال ۱۸۹۸ و جنگ میان ایالات متحده و اسپانیا که فیلم‌های کوتاه مستندی از جنگ تولید شد تا فیلم‌هایی که بر اساس جنگ‌های جهانی تولید شدند مخاطبان با طرز فکرهای متفاوتی عاشق فیلم‌هایی بودند که با محوریت جنگ‌ها ساخته شده‌اند.

مشخصا در کشورهایی که در تاریخ معاصر خود جنگ‌هایی رخ داده فیلمسازان مختلفی به سراغ جنبه‌های مختلف این جنگ‌ها رفته‌اند، پنج تن از فیلمسازان آمریکایی (جان فورد، جورج استیونز، فرانک کاپرا، ویلیام وایلر و جان هیوستن) حتی در زمان جنگ جهانی دوم به عضویت ارتش آمریکا در آمدند تا فیلم‌های مستند تبلیغاتی برای مطلع کردن مردم آمریکا از وضعیت جبهه‌های نبرد تهیه کنند، جنگ ویتنام نیز یکی از تاثیرگذارترین جنگ‌ها بر سینمای آمریکاست و حتی بعضی از فیلمسازان بزرگ معاصر آمریکا مانند الیور استون که بعدتر مخالف سیاست‌های آمریکا شد از سربازان این جنگ بودند.

 در ایران نیز جنگ ایران و عراق به عنوان یکی از تاثیرگذارترین اتفاقات تاریخ معاصر ایران فیلمسازان مختلفی را از نسل‌های متفاوتی تحت‌تاثیر خود قرار داد، از فیلمسازانی مانند مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی و ساموِئل خاچیکیان که کار خود را پیش از انقلاب شروع کرده بودند تا ابراهیم حاتمی‌کیا به‌عنوان مهم‌ترین استعداد برآمده از مجموعه مستندهای روایت فتح شهید مرتضی آوینی تا کارگردانان جوانی مانند بهرام توکلی و محمد حسین مهدویان که بعد از شروع جنگ و در سال ۱۳۶۰ متولد شده، فیلم‌های درخشانی در این ژانر ساختند. هرچند در ابتدای راه بخشی ازفیلم‌های این ژانر بیشتر تحت‌تاثیر فیلم‌های اکشن خارجی بودند و مولفه‌های اصلی آنها را در لوکیشن‌های ایرانی بازسازی شده بودند اما کم‌کم فیلمسازان خوش قریحه و بااستعدادی وارد وادی این فیلم‌ها شدند و سعی کردند تا مولفه‌های شخصی خود و اتفاقات جنگ .ایران و عراق را وارد فیلم‌های خود کنند

برخلاف تصور فیلم‌های سینمای دفاع مقدس محدود به فیلم‌هایی نمی‌شوند که اتفاقات آنها در جبهه‌های جنگ می‌گذرد و برخی از بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس روایتگر اتفاقات و وضعیت اجتماعی شهرها و مردم عادی در زمان جنگ بودند (مانند دندان مادر ساخته‌ی درخشان مسعود کیمیایی یا باشو غریبه کوچک ساخته‌ی بهرام بیضایی) یا به وضعیت زندگی رزمندگان بعد از پایان جنگ می‌پردازند (مانند آژانس شیشه‌ای فیلم درخشان و محبوب ابراهیم حاتمی‌کیا).

حال این شما و این تنها بخشی از بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس تنها ژانر کاملا بومی سینمای ایران:

 

   «میم مثل مادر»

میم مثل مادر

  • کارگردان: رسول ملاقلی‌پور
  • سال ساخت: ۱۳۸۵

انتخاب کردن از میان فیلم‌های بلند رسول ملاقلی‌پور برای انتخاب در لیست بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس کار سختی است. ملاقلی‌ پور یکی از راویان درجه یک سینمای دفاع مقدس بود، کارگردانی که شاید بتوان دو یا سه فیلم از او را جزو بهترین فیلم‌های دفاع مقدس دانست (از اسامی فیلم‌های خوب دفاع مقدسی او می‌توان به مزرعه پدری، سفر به چزابه و هیوا اشاره کرد) اما برای من رسول ملاقلی‌پور تا ابد بیش از هر چیزی کارگردان «میم مثل مادر» خواهد بود.

فیلمی درخشان که کمتر سکانسی از جبهه و رزمندگان جنگ در آن حضور دارد، در هنگام بمباران شیمیایی سردشت در جنگ ایران و عراق یک پرستار به نام سپیده (با بازی گلشیفته فراهانی) آلوده می‌شود. سال‌ها بعد که او و شوهرش سهیل (با بازی حسین یاری) متوجه می‌شوند که نوزادی که منتظر به دنیا آمدنش هستند دچار مشکلات تنفسی و معلولیت خواهد بود. در نهایت اما بچه به دنیا می‌آید و نام او را سعید می‌گذارند، فیلم داستان زندگی سپیده و سعید (با بازی علی شادمان) را روایت می‌کند.

کمتر فیلمی تا قبل از این فیلم رسول ملاقلی‌پور به بمباران سردشت و عواقب آن بر زندگی مردم پرداخته بود. «میم مثل مادر» اما در حالی به سراغ این ماجرا رفت که کارنامه‌ی کارگردانش تا پیش از این پر از فیلم‌های مردانه‌ی جنگی مربوط به سینمای دفاع مقدس بود؛ فیلم‌هایی مربوط به فضای جنگ و جبهه و وضعیت رزمندگان، طبیعتا این وسط جدا شدن از فضایی که کارگردان به آن مسلط است و پرداختن به جنبه‌های متفاوت جنگ می‌تواند منجر به فیلمی شود که کارگردان در فضای آن ناراحت است و درنهایت فیلم بدی در مقابل بیننده قرار می‌گیرد. اما ملاقلی‌پور در آخرین فیلم کارنامه‌ای که ای‌کاش سالیان سال ادامه پیدا می‌کرد و فیلم‌های بیشتری به آن اضافه می‌شد که یکی از احساسی‌ترین و درخشان‌ترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس و سینمای ایران را ساخته است. رابطه‌ی درخشان میان این مادر و پسر که کمتر نمونه‌ای شبیه به آن را می‌توان در سینمای ایران پیدا کرد که این چنین واقعی باشد و بازیگرانش در نقش‌هایشان جا افتاده باشد قلب تپنده‌ی درام فیلم است.

کمتر بیننده‌ای را می‌توان پیدا کرد که با سکانس‌های متعدد این فیلم احساساتی نشده باشد و اشک به چشمانش نیامده باشد. کارگردانی سهل و ممتنع رسول ملاقلی‌پور در کنار بازی درخشان دو بازیگر اصلی فیلم و توانایی کارگردان در بازی گرفتن از آنها، خصوصا از علی شادمان در اولین تجربه‌ی بازیگری حرفه‌ایش که حتی ملاقلی‌پور را شگفت‌زده کرده بود، به‌حدی در سکانس‌های مختلف فیلم تحسین برانگیز از کار در آمده که به سختی می‌توان فیلم را نادیده گرفت و از آن به عنوان یکی از بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس و حتی شاید بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس نام نبرد.

 

 «تنگه ابوقریب»

تنگه ابوقریب

  • کارگردان: بهرام توکلی
  • سال ساخت: ۱۳۹۶

اولین بیگ پروداکشن بهرام توکلی بعد از ساختن چند فیلم مستقل و کوچک که بیشتر آنها مورد توجه منتقدین قرار گرفتند یک فیلم جنگی بزرگ و تکنیکال است، فیلم داستان گردان عمار لشگر ۲۷ محمد رسول الله را روایت می‌کند که در روزهای پایانی جنگ تحمیلی راهی تنگه‌ی استراتژیک ابوقریب می‌شوند تا مقابل ارتش بعثی را بگیرند.

برخلاف فیلم‌های قبلی بهرام توکلی که با محوریت فیلم‌نامه‌های مدرن ساخته می‌شدند این بار او به سراغ وجهه تکنیکی و فرمی سینما رفته تا قبل از نمایش فیلم در سی و ششمین جشنواره‌ی فیلم فجر این نگرانی وجود داشت که کارگردانی که بیشتر به‌خاطر فیلم‌های مدرنش مشهور است نتواند سکانس‌های اکشن شلوغ فیلم‌های دفاع مقدسی را کنترل کند و نتیجه فیلمی آشفته باشد که شخصیت‌های فیلم درون آن بی‌هدف حرکت می‌کنند و سرگردانند؛ نتیجه اما یکی از بهترین و تکنیکی‌ترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس بود.

به‌غیر از تسلط توکلی به عنوان کارگردان بر روی سکانس‌های بعضا طولانی اکشن کار، بازی خوب بازیگران فیلم و توانایی‌های فنی عوامل فیلم نیز قابل تحسین‌اند، در بین عوامل فنی فیلم مشخصا فیلمبرداری درخشان حمید خضوعی ‌ابیانه و دوربین خوب او که در خدمت فیلم است بالاتر از سطح تکنیکی معمول سینمای ایران می‌ایستد. جلوه‌های ویژه‌ی میدانی و بصری فیلم که طراحی آن‌ها به ترتیب با محسن روزبهانی و محسن خیرآبادی، جواد مطوری، محمد برادران و حسن ایزدی بود نیز قدم رو به جلویی در سینمای ایران و فیلم‌های سینمای دفاع مقدس هستند.

«تنگه‌ ابوقریب» اما فیلمی در ستایش جنگ نیست بلکه نمایش خشونت آن است؛ خشونتی بی‌پرده که گریبان‌گیر خاص و عام است. تنگه‌ ابوقریب یادآور این نکته است که در پس رشادت‌های رزمندگان این مرگ و خشونت قرار داشته است. «تنگه‌ ابوقریب» فیلمی است در یادآوری این مرگ‌ها، خشونت‌ها و رشادت‌ها. تنگه ابوقریب با وجود زمان کمی که از اکران آن گذاشته توانسته خودش را به‌عنوان یکی از بهترین‌ فیلم‌های سینمای دفاع مقدس اثبات کند.

 

  «ایستاده در غبار»ایستاده در غبار

  • کارگردان: محمد حسین مهدویان
  • سال ساخت: ۱۳۹۴

اولین فیلم سینمایی محمد حسین مهدویان که در ادامه‌ی سریال آخرین روزهای زمستان ساخته شده یک داکودرام (مستند درام) عالی است. این فیلم هم در ادامه‌ی تلاش‌ها برای ورود نگاه‌ها و فرم‌های جدیدتر به فیلم‌های دفاع مقدس ساخته شد از نظر فرم فیلمی بود که نمونه‌ی مشابهی نداشت. این فیلم که داستان زندگی حاج احمد متوسلیان (با بازی هادی حجازی‌فر) را از درون صداهای آرشیوی به‌جا مانده روایت می‌کند به‌جای استفاده از عکس‌ها و فیلم‌های به‌جا مانده از آن دوران، سراغ بازسازی تمام آن اتفاقات رفته است.

«ایستاده در غبار» تلاش کرده تا با وجود محدودیت‌ها تمامی بخش‌های مهم زندگی این فرمانده‌ی دفاع مقدس را به تصویر بکشد،این فیلم نه‌تنها یک فیلم متفاوت در سینمای دفاع مقدس ایران بود بلکه فیلمی متفاوت و سخت در سینمای ایران است.  از آنجاکه هر چند ساختن داکودرام در ایران مرسوم است اما ساختن داکودرامی که همانند فیلم‌های داستانی بازیگر دارد و تمامی سکانس‌های آن ساختگی است و از یک طرف همانند فیلم‌های مستند فقط از مواد آرشیوی استفاده می‌کند، کاری طاقت‌فرسا است. در واقع کارگردان سعی دارد در این فیلم با کمک فیلم بردار (هادی بهروز) و تدوین‌گر (سجاد پهلوان‌زاده) در این فیلم مرزهای بین مستند بودن و ساختگی بودن را از بین ببرد تا بیننده احساس کند که در تمامی این موقعیت‌ها قرار دارد.

در این بین فیلم‌برداری مستندگونه‌ی هادی بهروز که در جایگاه فردی قرار گرفته که قهرمان داستان را از دور و با دقت دنبال می‌کند و انگار فردی در حال تهیه‌ی مستندی از کارهای او بوده در باورپذیری مخاطب تاثیر به‌سزایی دارد. برگ برنده‌ی فیلم مهدویان دقیقا در همین جایگاه دوربین است، شاید بتوان لیستی از اسامی فیلم‌های دفاع مقدس فراهم کرد و ادعا کرد که این فیلم‌ها از «ایستاده در غبار» بهتر هستند. احتمالا چندتای آنها هم واقعا جزو بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس باشند، اما چند فیلم سینمای دفاع مقدس می‌توانند ادعا کنند که دست به تجربه‌های فرم‌گرایانه زده‌اند و چنین ریسک‌هایی کرده‌اند تا مخاطب را درگیر فیلم کنند؟ چند فیلم را در سینمای جریان اصلی به یاد می‌آورید که دست به چنین ریسکی زده باشد و نتیجه‌ی آن نه خوب که قابل قبول شده باشد؟ احتمالا حتی بخشی از مخالفان فیلم هم تایید می‌کنند که تجربه‌ی تماشای این فیلم یک تجربه‌ی سینمایی و جالب بوده و تمامی این موارد باعث شده تا «ایستاده در غبار» به یکی از بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس تبدیل شود.

 

 «ویلایی‌ ها»

ویلایی‌ها

  • کارگردان: منیر قیدی
  • سال ساخت: ۱۳۹۵

فیلمی متفاوت از فضای مردانه‌ی سینمای دفاع مقدس ایران، اولین ساخته‌ی منیر قیدی یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های دفاع مقدسی ایران است. برخلاف عمده‌ی فیلم‌های دفاع مقدسی که که در روزگار جبهه و جنگ می‌گذرند، این فیلم نه به سراع جبهه رفته و نه به سراغ وضعیت اجتماعی شهرها در زمان جنگ رفته است.

«ویلایی‌ها» داستان زنانی را روایت می‌کند که همسران و پدران و برادرانشان به جبهه رفته‌اند و آنها را در پشت جبهه در مجموعه‌ای ویلایی تنها گذاشته‌اند. این فیلم با ورود عزیز (با بازی ثریا قاسمی) و نوه‌هایش به این مجموعه شروع می‌شود که مدیریت آن‌ برعهده‌ی خانم خیری (با بازی پریناز ایزدیار) است. پس از مدتی هم عروس عزیز، سیما (با بازی طناز طباطبایی) وارد مجموعه شده تا فرزندانش را پیدا کند.

درحالی‌که بیشتر فیلم‌های خوب دفاع مقدسی ایران یا به وضعیت جبهه‌ها می‌پردازند (از اسامی فیلم‌های دفاع مقدسی این چنینی می‌توان به تنگه ابوقریب، مزرعه پدری و ایستاده در غبار اشاره کرد) یا به سراغ وضعیت اجتماعی شهرها می‌روند( از اسامی فیلم‌های دفاع مقدسی این چنینی می‌توان به دندان مار، باشو غریبه کوچک و بازی بزرگان اشاره کرد) این فیلم سراغ زندگی شخصی رزمندگان و مشکلات آنها رفته و معضلات نبود آنها را در زندگی نزدیکانشان به تصویر می‌کشد.

ویلایی‌ها مشخصا فیلم جدیدی در سینمای دفاع مقدس است و آن را می‌توان به افرادی که از فضای مردانه و پر از زد و خورد فیلم‌های دفاع مقدسی خسته شده‌اند اما به دنبال هیجان و احساسات در کنار هم هستند پیشنهاد کرد. فیلمنامه‌ی ویلایی‌ها را منیر قیدی به‌همراه ارسلان امیری نوشته و این دو با خلق شخصیت‌های جذاب و کش‌و‌مکش‌های فراوان بین آن‌ها توانسته‌اند، هیجانی متفاوت از هیجان موجود در سکانس‌های بمباران و انفجار خلق کنند و نتیجه‌ی همکاری این دو یکی از بهترین فیلم‌های سینمای دفاع مقدس شده است؛ فیلم متفاوت در ژانری که بیش از هر زمان دیگر نیاز به رها کردن کلیشه‌های خود دارد.

 

«دیده‌ بان»

دیده بان

  • کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا
  • سال ساخت: ۱۳۶۷

دومین ساخته‌ی ابراهیم حاتمی‌کیا یکی از بهترین و با استعدادترین کارگردانان سینمای ایران که بیشتر فیلم‌‌هایش را می‌توان در زیر مجموعه‌ی سینمای دفاع مقدس و ژانر جنگی بررسی کرد. برخلاف فیلم‌های جدید او که با بودجه‌ فراوان و پروداکشن‌های عظیم ساخته شده‌اند فیلمی‌  کوچک و جمع و جور است.

فیلم داستان دیده بانی را روایت می‌کند که برای کمک به نیروهای خودی مجبور است از زیر آتش دشمن عبور کند تا به خط کمین برسد. «دیده‌بان» فیلمی بود که توانست نه‌تنها استعداد ابراهیم حاتمی‌کیا را به عنوان یک نویسنده و کارگردان اثبات کند بلکه قابلیت‌های سینمای دفاع مقدس را به‌عنوان سبکی فراتر از فیلم‌های جنگی معمولی که با موقعیت‌های اکشن و شخصیت‌های کپی شده از فیلم‌های درجه چندم آمریکایی ساخته شده‌اند نشان دهد. هرچند در سال‌های اخیر فیلم‌های خوبی در ژانر دفاع مقدس و با الهام از فیلم‌های اکشن هالیوودی ساخته شده‌اند اما با توجه به امکانات فنی دهه‌ی شصت عمده‌ی فیلم‌های دفاع مقدسی بیشتر شبیه به شوخی بودند.

در این میان «دیده بان» و برخی دیگر از آثار ابراهیم حاتمی‌کیا (از اسامی فیلم‌های دفاع مقدسی خوب او می‌توان به مهاجر، وضل نیکان، از کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف و آژانس شیشه‌ای اشاره کرد) و چند فیلمساز دیگر که آگاه به شرایط ساخت فیلم بودند و به توانایی‌های خودشان نیز آگاه بودند دست به ساخت فیلم‌هایی زدند که شاید شبیه به فیلم‌های اکشن و دفاع مقدسی معمول نبودند بلکه آنها سراغ وجوهی متفاوتی از جنگ رفتند. در این میان حاتمی‌کیا بیشتر از هر کارگردان علاقه‌مندی به سینمای دفاع مقدس دست به تجربه‌گرایی زد، ژانرهای متفاوتی را با سینمای دفاع مقدس در هم آمیخت تا تصویر دقیق‌تری از جنگ و وضعیت رزمندگان در زمان‌های مختلف به تصویر بکشد. حاتمی‌کیا آگاهانه از نمایش مستقیم دشمن تا سال‌ها طفره رفت مگر برای مدت زمان کوتاهی چرا که جبهه‌ی آن طرفی‌ها هیچگاه مسئله‌ش نبود.

حاتمی‌کیا که از جهان مستند و روایت فتح شهید آوینی وارد سینمای داستانی شده بود به خوبی رزمندگان را می‌شناخت و هویت و شخصیتی که برای آنها قائل بود چیزی فراتر از رمبو‌های وطنی فیلم‌های کمدی ناخواسته‌ی آن دوران بود. در کمتر فیلمی می‌توانید شخصیت رزمندگان و دیالوگ‌هایشان را این چنین دقیق و واقعی پیدا کنید، برخی از موقعیت‌های دیده‌بان و بیشتر فیلم‌های دفاع مقدسی حاتمی‌کیا از واقعیت آمده بودند. اگر ملاقلی‌ پور را بتوان به خاطر ترسیم دقیقش از وضعیت نبردها و جبهه‌ها تحسین کرد می‌توان توانایی‌های حاتمی‌کیای ‌نویسنده را به‌خاطر شخصیت‌‌پردازی‌های درست و دیالوگ‌های دقیقش را نیز تحسین کرد.

سال‌ها قبل هنگامی که حاتمی‌کیا در دوران اوج خود قرار داشت به جای میزانسن‌ها و دکوپاژ‌های‌ پیچیده و سکانس‌های اکشن عظیم او خود جنگ و رزمندگانش‌ را به تصویر می‌کشد. در آن دوران فیلم‌های او حس داشتند، خون در رگ‌هایشان جاری بود، «دیده بان» نیز‌ در اوج این کارنامه و در کنار آژانس شیشه‌ای همچون الماس می‌درخشند، شکوه و عظمت رزمندگان و فداکاری‌هایشان را در کمتر فیلم جدیدی از حاتمی‌کیا می‌توان دید، چرا که او به سمت دیگری از سینمای دفاع مقدس کشیده شد. شاید هم دلیلش این بود که او اوجی را تجربه کرده بود و حال دلش فضا و تجربه‌ای تازه می‌خواست، با این وجود شخصیت اصلی دیده بان و موقعیتی که او در آن قرار گرفته همچنان درخشان و نفس‌گیر است. ترسیم دقیق رزمنده‌ی ایرانی توسط حاتمی‌کیا درخشان و دیده بان یکی از بهترین‌ فیلم‌های سینمای دفاع مقدس است. حتی به‌راحتی می‌تواند بهترین فیلم سینمای دفاع مقدس هم باشد؛ فیلمی درخشان از کارگردانی بااستعداد.

 

  «دوئل»

دوئل

  • کارگردان: احمدرضا درویش
  • سال ساخت: ۱۳۸۲

هفتمین ساخته‌ی احمدرضا درویش که از معروفترین و بهترین کارگردانان فیلم‌های دفاع مقدس است و از اسامی دیگر فیلم‌های دفاع مقدسی او می‌توان به کیمیا و سرزمین خورشید اشاره کرد. فیلمی‌ بین ژانری که فیلم دفاع مقدس را با چند موضوع جدید (سرقت، انتقام، تعقیب و گریز) در هم می‌آمیزد، فیلم داستان زینال (با بازی پژمان بازغی) را روایت می‌کند که در هنگام جنگ ایران و عراق به همراه همرزمانش و گروهی از تهران به دنبال یک گاو صندوق مهم می‌رود اما پس از پیدا کردن آن اسیر می‌شود. پس از آزادی و بازگشتش به روستا زینال متوجه می‌شود که اهالی روستا او را به خاطر شهادت همرزمانش مقصر می‌دانند. حلیمه (با بازی پریوش نظریه) همچنان منتظر بازگشت همسرش یحیی (با بازی کامبیز دیرباز) است که آخرین بار بیست سال پیش همراه با زینال بر روی اروند دیده شده. همچنین اسکندر (با بازی سعید راد) که بازمانده گروهی است که از تهران به دنبال گاو صندوق آمده بودند در روستا ساکن شده است.

«دوئل» که در زمان اکران گران‌ترین فیلم مستقل سینمای ایران بود و اولین فیلم سینمایی ایرانی بود که از سیستم صدای دالبی دیجیتال استفاده می‌کرد، توانست در بیست و دومین دوره‌ی جشنواره‌ی فجر نامزد یازده سیمیرغ بلورین (از جمله بهترین فیلم، بازیگر نقش اول مرد) شود و از این یازده نامزدی موفق به دریافت هشت سیمرغ بلورین شد. «دوئل» در مقایسه با دیگر فیلم‌های خوب سینمای دفاع مقدس فیلم به نسبت متفاوتی است چرا که قهرمان آن نه‌تنها به دنبال گرفتن انتقام دوستش است بلکه می‌خواهد اسم خود را از هرگونه تهمت و اتهام مبرا سازد و منافع شخصی خود را نیز در ماجرا دخیل کرده است. فیلم همچنین فقط در سکانس‌های اکشن خلاصه نمی‌شود و سکانس‌های تعقیب و گریز خوبی نیز در فیلم وجود دارد و وجود یک مک گافین در فیلم باعث شده تا با یک فیلم دفاع مقدسی تریلر مواجه شویم که از بهترین فیلم‌های تنها ژانر بومی سینمای ایران است.

 

  «ملکه»

ملکه

  • کارگردان: محمدعلی باشه آهنگر
  • سال ساخت: ۱۳۹۰

پنجمین ساخته‌ی محمدعلی باشه آهنگر که بهترین فیلم او هم است داستان دیده‌بانی به نام سیاوش (با بازی میلاد کیمرام) را روایت می‌کند که در بالای برجی در پالایشگاه آبادان مستقر شده و بر سنگر دشمن و نقاط حیاتی آن سوی شط دید دارد. اما پس از ورود یک شخصیت خیالی به اسم جمشید (با بازی مصطفی زمانی) سیاوش دچار وحشت می‌شود چرا که متوجه‌ی نتیجه‌ی اعمال خود بر جان سربازان دشمن می‌شود.

«ملکه» یک فیلم ضد جنگ است که با شخصیت پردازی خوب شخصیت‌های اصلی فیلم ما را متوجه‌ی مشکلی بزرگ در دل سربازان می‌سازد. سیاوش شبیه به دیگر قهرمانان فیلم‌های سینمای دفاع مقدس نیست، او شبیه به یک ماشین کشتار عمل نمی‌کند و فیلم ما را با این موضوع اخلاقی مواجهه می‌سازد که آیا کشتن انسان حتی اگر برای دفاع از خود باشد راحت است؟ همین سوال ساده و اخلاقی پایه و اساس درام این فیلم است.

خوشبختانه اما فیلم به دام شعار دادن نیفتاده و شخصیت‌ها و موقعیت‌های آن شبیه به چیزهایی نیستند که بارها و بارها در سینمای دفاع مقدس تکرار شده‌اند، «ملکه» در زمانی ساخته شده که کمتر خبری از فیلم‌های خوب سینمای دفاع مقدس بود و عمده‌ی آثار فیلم‌هایی شعاری و کلیشه‌ای بودند اما توانست طرفداران خود را چه در سی‌امین جشنواره‌ فیلم فجر که در بخش مسابقه به نمایش در آمد. همچنین در ۱۴ رشته نامزد سیمرغ بلورین شده بود و چه در اکران محدودی که دو سال بعد داشت در میان منتقدین و سینماروها پیدا کند و جایگاه خود را در میان بهترین‌های سینمای دفاع مقدس پیدا کند.

«ملکه» تمامی آن چیزهایی را که یک فیلم ضد جنگ خوب باید داشته باشد دارد، هم دل‌خراش  و هم هم‌دلی برانگیز است و ما را به راحتی بر روی صندلی‌ نگه می‌دارد تا با تماشای تصاویر متحرکش متوجه شویم که جنگ در هیچ موقعیتی و برای هیچ یک از سربازان دو طرف چیز خوبی نیست. چه‌قدر دیدن فیلمی که هم تکنیک خوبی دارد و خوش ساخت است و هم شخصیت و حس دارد می‌تواند امیدوار کننده باشد که می‌توان فیلم‌های خوبی در سینمای دفاع مقدس ایران ساخت و خود را محدود به شعار نکرد.

 

  «روز سوم»روز-سوم

  • کارگردان: محمدحسین لطیفی
  • سال ساخت: ۱۳۸۵

«روز سوم» ششمین فیلم سینمایی محمدحسین لطیفی روایت‌گر آخرین روزهای مقاومت ملت ایران در خرمشهر است. علیرضا جلالی و حمید آخوندی تهیه‌ی این فیلم را بر عهده گرفته‌اند. داستان فیلم درباره‌ی یک خواهر و برادر خرمشهری است که در حال مقاومت در برابر عراقی‌ها هستند. در حالی‌که دشمن تا خانه‌ی آنها نیز نفوذ کرده پای سمیره (با نقش‌آفرینی باران کوثری) شکسته است و مجبور می‌شود در خانه بماند. برادر سمیره، رضا تصمیم می‌گیرد که خواهرش را با کمی آب و غذا در حیاط خانه خاک کند تا از دشمن در امان بماند.

در این بین یکی از همکاران سمیره در مدرسه که خواستگارش نیز بوده است، به‌عنوان یک فرمانده‌ی عراقی در سپاه دشمن خدمت می‌کند. خواستگار سمیره (با بازی درخشان حامد بهداد) برای نگهبانی از خانه‌ی رضا و سمیره دو مأمور قرار می‌دهد. برادر سمیره، رضا نیز سعی بر نجات دادن خواهر خود  می‌کند که در نهایت برادر و دوستانش شهید شده و فقط سمیره از ماجرا جان سالم به در می‌کند. این فیلم در بیست و پنجمین جشنواره‌ی فجر حضور داشت و موفق به کسب جوایز سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول زن (باران کوثری) شد.

 

  «شیار ۱۴۳»

شیار 143

  • کارگردان: نرگس آبیار
  • سال ساخت: ۱۳۹۲

«شیار ۱۴۳» به کارگردانی نرگس آبیار و تهیه‌کنندگی محمدحسین قاسمی و  ابوذر پورمحمدی در سال ۱۳۹۲ ساخته شده است. این فیلم در زمان خود بسیار مورد استقبال مخاطبان سینما قرار گرفت. داستان «شیار ۱۴۳» در مورد تعدادی از جوانان بیجاری است که عازم جبهه شده‌اند. این همکلاسی‌های جوان برای یک دوره‌ی آموزشی به پادگانی در یزد اعزام می‌شوند و پس از آن در عملیات والفجر مقدماتی شرکت می‌کنند. در جریان عملیات مذکور برخی از این سربازان اسیر شده و تعدادی نیز مجروح و کشته می‌شوند.

اما در این ر میان داستانی از عشق و انتظار بین یونس و مادرش الفت (با بازی درشخان مریلا زارعی) روایت می‌شود که نمی‌توان آن را به راحتی فراموش کرد. تمرکز اصلی «شیار ۱۴۳» به تصویر کشیدن جنگ نیست، بلکه هدف نشان دادن حجم غم و اندوه خانوادگان شهدا و مفقودالاثر است. در طول فیلم بارها شاهد صحنه‌ی غم‌انگیز انتظار مش الفت برای پسرش یونس در طول سال‌ها هستیم. این فیلم در سی و دومین جشنواره‌ی فجر حضور داشت و برنده‌ی دو جایزه‌ی بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن (مریلا زارعی) شد.

 

 «موقعیت مهدی»

موقعیت مهدی

  • کارگردان: هادی حجازی‌فر
  • سال ساخت: ۱۴۰۰

«موقعیت مهدی» اولین ساخته‌ی هادی حجازی‌فر به‌عنوان کارگردان است که در چهلمین جشنواره‌ی فجر بسیار خوش درخشید. پیش از این شاهد هنرنمایی او به‌عنوان بازیگر در فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «لاتاری» بوده‌ایم. اما در «موقعیت مهدی» علاوه‌بر بازی درخشان، شاهد کارگردانی بی‌نقص او نیز هستیم. این فیلم که به تهیه‌کنندگی حبیب‌الله والی‌نژاد است در چهلمین جشنواره‌ی فیلم فجر حاضر شد و موفق به دریافت سیمرغ بلورین بهترین فیلم شد. «موقعیت مهدی» داستان زندگی شهید مهدی باکری را در شش پرده به تصویر می‌کشد و نکته‌ی قابل توجه در این فیلم زبان آن است که در اکثر سکانس‌ها ترکی است.

این فیلم برخلاف دیگر آثار دفاع مقدس، روندی متفاوت را پیش می‌گیرد، به گونه‌ای است که در هر اپیزود آن با وجوه متفاوتی از شخصیت‌های اصلی  و فرعی فیلم آشنا می‌شویم. «موقعیت مهدی» روندی متفاوت از یکی از فرماندهان جنگ را نمایش می‌دهد، به‌طوری‌که ما شاهد دو مهدی متفاوت در طول فلیم هستیم؛ مهدی باکری در خانه و نزد همسر بسیار متین عمل می‌کند و حتی لحن گفتارش نیز آرام است، اما در مقابل در کارزار جنگ فرمانده‌ای سرسخت و عادل است. به‌طوری‌که در طول فیلم شاهد هستیم که او حاضر نیست بین جنازه‌ی برادرش (حمید باکری) و دیگر شهدا تفاوت قائل شود و با اینکه می‌توانست جنازه‌ی برادرش را به عقب بیاورد، از این کار خودداری کرد. فیلم موقعیت مهدی در لیست فیلم‌های اکران نوروزی ۱۴۰۱ قرار دارد و تا امروز مورد استقبال فوق‌العاده‌‌ی مردم قرار گرفته است.

 

ممکن است شما دوست داشته باشید
1 نظر
  1. پویا حیدرزاده می گوید

    دیده بان بنام پدر هدف سخت و….خیلی فیلمهایی هست که رشادت های بزرگ مردان و شیرزنان این آبو خاکو به تصویر میکشه ولی واقعا نظر شخصیه من اینه که هیچ فیلم و مستندی نمی تونه حقیقته واقعی رشادتها رو به تصویر بکشه چون خیلی اوقات هم نویسنده و هم بیننده از ماهها نونه خشک خوردن با آب پر گل یا چندین روز تشنگی و گرسنگی تو گرمای پنجاه شصت درجه و و همزمان کول کردن چندین کیلومتری یه زخمی رو واقعا جز کوچکترین معضلات این فرشته ها بودرو دقبقا بیننده بفهمه یا خلبانی که با جیپ بعثی ها دو تیکش کردن یا خلبانی که ۲۷ سال تو اسارت بود یا یه عمر نشسته خوابیدن مجروحان شیمیایی فقط میشه حیرت کرد از این دل بزرگ و روح پاک نسل طلایی ولی ای کاش فرزندان تعداد محدودیشون با گرفتن سهمیه پزشکی و بی سوادیشون جون این مردمو به خطر نمینداختن مردمی که اینهمه برای آسایششون خون ریخته شده

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.