نویسنده: نعیم صدفی
بازیگران فیلم «خائن کشی»
امیرآقایی، پولادکیمیایی، پانتهآ بهرام، سارا بهرامی، اندیشه فولادوند، حمیدرضا آذرنگ، سام درخشانی، نرگس محمدی، رضا یزدانی، الهام حمیدی، نسیم ادبی، فریبا نادری، شکیب شجره، پردیس پورعابدینی، فرهاد آئیش، سعید پیردوست، امیررضا دلاوری، ایوب آقاخانی، سام نوری، امیرکاوه آهنین جان، ایلیا کیوان، امیرحسین نوروزبیگی، کیانوش گرامی، مهران مدیری
خلاصه داستان فیلم «خائن کشی»
داستان فیلم خائن کشی در مورد گروهی است که میخواهند در یک روز خاص با اهدافی سیاسیی از بانک ملی دزدی کنند. این فیلم که در دههی سی در تهران اتفاق میافتد نیمنگاهی به برههای تاریخی از اتفاقات کشور و ماجرای تبعید دکتر مصدق نیز دارد.
- بیشتر بخوانید:
- پیش بینی نامزدها و برندگان جشنواره فجر ۱۴۰۰ و معرفی کامل فیلمهای جشنواره
- کارگردانهای مطرح چهلمین جشنوارهی فیلم فجر
نقد میزانسنهای فیلم «خائن کشی»
نام مسعود کیمیایی برای جشنواره فیلم فجر بیشک وزنهی سنگینی است. حتی نبودنش اتفاق سادهای نیست. کنار کشیدنهایش نیز همیشه با حرف و حدیثهای بسیار همراه بوده است. قصد ما بررسی دلیل نبودنهای او نیست، اما بیشک نبودنش در جشنواره فجر ۱۴۰۰ یک غیبت بزرگ خواهد بود. آخرین ساختهی مسعود کیمیایی قطعا بهترین فیلم دو دههی اخیر او از منظر کارگردانی است. کیمیایی اینبار دوربینش را به دههی سی و سالهای پرآشوب ملی شدن صنعت نفت برده است. جایی که سالها از او انتظار میرفت از ناگفتههایش حرف بزند. گویی بالاخره زمان انتظار به سررسیده است.
ماجرا با یک سرقت گنگستری در دل تهران در خیابان فردوسی آغاز میشود. فضای وهمآلود دزدی با پدیده کسوف در هم میآمیزد و خیلی زود غافلگیری رخ مینماید. رابینهودهای با مرام کیمیایی اینبار ماجرایی سیاسی را در پیش روی دارند.
«خائن کشی» فیلم شلوغی است. از تعداد بالای بازیگران تا لوکیشنهای متنوع و فراموش شدهی تهران قدیم. با این حال آنچه وجه بارز این فیلم است کارگردانی یا به عبارت دقیقتر میزانسنهای چشمنوازی است که کیمیایی در دههی هفتاد زندگی، کاملا حرفهای، به کارشان گرفته است. او گاه دوربینش را به منزل مصدق میبرد،گاه در دل تهرانِ پر استرس و بانماهایی بسته اما کلاسیک تصاویری خاص برمیدارد.
خشونت و خون و دیالوگهای مسجع همیشه جزو لاینفک کارهای کیمیایی بوده است، اما او این بار میخواهد حرف سیاسی بزند و قهرمانانی با رفتارهای حساب شده داشته باشد، بنابراین او این بار، خشونت را مدیریت کرده است، خبری هم از چاقوی ضامندار نیست. قهرمانان کیمیایی میخواهند برای دکتر مصدق کاری بکنند. قصهی کیمیایی همپای اتفاقات سیاسی پیش میرود و مخاطبی که تاریخ را بداند درک بهتری از دنیای این فیلم خواهد داشت.
کیمیایی برای این فیلم زحمت زیادی کشیده است. از مدیریت صحنههای شلوغ و پرسوناژهای کلاسیک تا بازی گرفتن از بازیگرانی که پیشتر در نقشهای متفاوتی دیده شده بودند. اما یکچیز در قصه کم است که آن را مبهم کرده است؛ و آن عنصر شخصیت پردازی است. اینبار خردهای از جانب مخاطبان عام نیز بر قهرمانان کیمیایی نیست که چرا قدیمیاند و اهدافی به دور از واقعیت دارند؛ آنها اینبار مختص همان زمانهای هستند که قصه در آن اتفاق میافتد، اما عدم پرداخت به جزییات زندگی خصوصی و تمرکز بر دایرهی روابطِ شخصیتها، چه با یکدیگر چه سطح توقع و تخاصم با اجتماع و سیاست، باعث شده است تا برخی از کاراکترها از همان ابتدا از دور خارج شده و حضورشان تنها برای پر کردن صحنه باشد. هم چنین این عدم شخصیتسازی ابهام روایت را دو چندان کرده و در نتیجه از تاثیر فضای تراژیک و هنرمندانهی فیلم و صد البته سکانس پایانی میکاهد.
اما همهی اینها باعث نمیشود تا دوستداران دنیای کیمیایی از «خائن کشی» نیز پا پس بکشند. فضای سیاسی فیلم و دنیای شناسنامهدار کیمیایی که نمونهی تاریخی آن پیشتر در رمان معروف او، جسدهای شیشهای، اتفاق افتاده بود اینبار در میزانسنهای «خائن کشی» نمود پیدا میکند تا همه چیز برای یک پایان با شکوه دیگر آماده شود.
کیمیایی برای «خائن کشی» زحمت زیادی کشیده است اگر او در جشنواره فجر ۱۴۰۰ حضور میداشت بیشک یکی از کاندیدهای دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی این جشنواره بود. البته نباید از طراحی صحنهی سهیل دانش اشرافی، نیز غافل شد که اینچنین هنرمندانه، تهرانی دوست داشتنی اما مخوف برای مخاطب میسازد.