نویسنده: مازیار وکیلی
ساختن فیلم درباره قاتلان زنجیرهای (چه قاتلان واقعی و چه قاتلان تخیلی که توسط نویسندگان خلق شدهاند) همیشه برای کارگردانان جذاب بوده است. این قاتلان به خاطر اعتقادات خاص، ویژگیهای روانی و شکلی که قتلها را انجام میدهند سوژههای بسیار دراماتیکی برای ساختن فیلم هستند. در ایران اما چندان به ساختن فیلم دربارهی این شخصیتها توجه نشده و فیلم عنکبوت یکی از اولین فیلمهایی است که به موضوع قاتلان زنجیرهای پرداخته است.
سعید حنایی میان تمام قاتلان زنجیرهای ایران جذابترین و عجیبترین مورد است. قتلهای او نه از روی هوا و هوس انجام میگرفتند و نه از سر نیاز اقتصادی. حنایی به واسطهی عقاید عجیب و غریبی که داشت این قتلها را وظیفهی شرعی خود میدانست. بنابراین حتی بعد از دستگیری هم ذرهای احساس پشیمانی نکرد و به صراحت گفت: «این کار (انجام قتل) را به خاطر غیرت دینی انجام داده است.» منهای یک فیلم مستند که در اوایل دهه هشتاد ساخته شد کسی به سراغ این سوژه سخت و پیچیده نرفت تا اینکه دو سال پیش ابراهیم ایرج زاد اعلام کرد برای ساخت دومین فیلم سینماییاش سراغ این سوژه سخت و پیچیده رفته است.
زمینهی تاریخی: پذیرفتن واقعیتی بنام زنان خیابانی
سعید حنایی قتلهایش را در زمانهای آغاز کرد و انجام داد که ایران و خصوصاً طبقهی متوسط ایرانی بیش از هر زمانی به دنبال مفهوم آزادی میگشت. تا پیش از ظهور دولت اصلاحات، دستگاههای حاکمیتی اساساً پدیدهای بنام زنان خیابانی را منکر میشدند و بسیاری همین انکار را زمینهی بروز فجایعی مانند قتلهای سعید حنایی میدانند. این انکار باعث شد پدیدهای که میشد با یک ساماندهی درست به یک وضعیت قابل کنترل تبدیل شود با انکار دستگاههای مسئول به یک فاجعه ملی ختم شد. آزادی نسبی در آن دوران باعث شد مطبوعات با دقت و جزئیات بسیار به این قتلها بپردازند. برای اولین بار وجود زنان خیابانی پذیرفته شد و این قتلها باعث شد دولت فکری برای این زنان بکند که نتیجه آن ساختن خانههایی برای پناه دادن به این زنان بود. سعید حنایی با جنایتهایش ناخواسته زمینهای را مهیا کرد تا بعد از سالها انکار، دولت و سایر دستگاههای حاکمیتی مجبور شوند فکری برای این زنان بکنند و این موضوع مغفول مانده، بدل به بحث روز جامعه ایران شود.
- بیشتر بخوانید:
- همه چیز دربارهی فیلم سینمایی «عنکبوت» به بهانهی اکران فیلم در سینماها | سوژهای ملتهب و هولناک
- اکران فیلم «عنکبوت» از این هفته در سینماهای ایران | داستان واقعی یک قاتل زنجیرهای
زمینه اعتقادی: مشهد شهر بیدفاع
سعید حنایی شخص مذهبی کم سوادی بود که براساس فتوای خودش عمل میکرد. قرائت او از دین ربطی به خود دین نداشت و بیشتر به تراوشات فکری حنایی از مفهوم دین برمیگشت. تراوشاتی که در این جمله تاریخی سعید حنایی به وضوح قابل ردیابی است: «من فقط یک نفر هستم. در استخر ماهیها با کم شدن یک ماهی اتفاقی نمیافتد، مهم آن است که آب مسموم نشود». مشهد به واسطه حضور حرم مطهر امام رضاع (ع) شهر خاصی است. وجود برخی ناهنجاریهای اجتماعی در این شهر به واسطهی ماهیت مذهبی آن قبیحتر از سایر کشور و برای مردم مشهد غیرقابل قبول است. اما مورد سعید حنایی، مورد متفاوتی بود که باعث شد تمام مقامهای مسئول در مشهد مقدس در برابر اقدامات او موضع بگیرند. اقدامات سعید حنایی نشان داد افراطیگری خصوصاً از نوع مذهبی آن میتواند چه فجایعی به بار بیاورد. فیلم عنکبوت در حد بضاعت و به میزانی که سانسور اجازه میدهد وارد این مسائل هم میشود و به خوبی نشان میدهد جهالت میتواند چه بلایی بر سر یک شهر و مردمش بیاورد.
زمینههای روانی: یک مادر هیچکاکی
استراتژی اُکتای براهنی و ابراهیم ایرج زاد برای نمایش چگونگی تبدیل شدن سعید به یک هیولای آدمکش بسیار هوشمندانه است. آنها با پُررنگ کردن نقش مادر سعید که با حرفها و کنایههایش سعید را برای اقدام عملی دربارهی زنان خیابانی تحریک میکند، و به فشارهای روانی که او را تبدیل به قاتل میکند هم اشاره میکنند. در کنار گرایشات مذهبی افراطی سعید، نقش مادر او به عنوان زنی سنتی و کم سواد در تبدیل شدن او به قاتل بسیار مهم و حیاتی بود. براهنی و ایرج زاد توانستهاند یک مادر هیچکاکی تمام عیار خلق کنند، که نفوذ عجیبی روی پسرش دارد. مادری شبیه مادر فیلم روانی که تمام وجود فرزندش را تسخیر میکند و موفق میشود از یک کارگر ساده یک قاتل تمام عیار بسازد.
محسن تنابنده: مرد نقشهای دشوار
این دیگر به یک اصل ثابت تبدیل شده که هر کارگردانی که میخواهد نقش سخت و پیچیده فیلمش کاملاً قابل باور و رئالیستی از کار دربیاید سراغ محسن تنابنده میرود. بازیگری که قادر است در هر فیلم پوستهی خود را عوض کند و تبدیل به همان شخصیتی شود که کارگردان میخواهد. میان قاتل زنجیرهای عنکبوت و نقی معمولی پایتخت کیلومترها فاصله است اما محسن تنابنده موفق شده هر دوی این نقشها را درخشان از کار در بیاورد. به این موارد اضافه کنید توانایی تنابنده در عمیقتر کردن نقشها با تکیه بر کمترین کنشی که در عنکبوت بسیار به کارش آمده و او توانسته شمایل یک قاتل خطرناک را با چنان دقت رئالیستی نمایش دهد که تماشاگر بعد از تماشای فیلم مدام به این فکر کند که هر کسی میتواند قاتل باشد حتی خودش. در کنار تنابنده سایر بازیگران فیلم هم یکی از بهترین بازیهای خود را ارائه دادهاند. خصوصاً شیرین یزدانبخش و ماهور الوند که با شکستن قالبهای قبلی خود در شمایلی تازه ظاهر شدهاند و توانستهاند حضوری تکان دهنده در عنکبوت داشته باشند.
ابراهیم ایرج زاد: گام بلند
فیلم «تابستان داغ»، اولین فیلم ایرج زاد موفقیت حیرتانگیزی در جشنواره فیلم فجر به دست آورد و در رشتههای متعددی نامزد شد. ایرج زاد اما در باد موفقیت آن فیلم نخوابید و برای دومین فیلمش سراغ سوژهای متفاوت و دشوار رفت. سوژهای که در دستان کارگردانی کارنابلد میتوانست به فیلمی مضحک تبدیل شود. ایرج زاد در عنکبوت نشان میدهد که خوب بلد است فضاسازی کند و آشفتگی روانی کاراکتر مرکزی فیلمش را با کمترین ادا و اطوار نمایش دهد. فیلم به قدری ساده و روان پیش میرود و در بزنگاههای حساس اوج میگیرد که انگار اساساً کارگردانی نشده است و آنهایی که ذرهای با کار فیلمسازی آشنا باشند میدانند که اینگونه کارگردانی کردن سختترین شکل فیلم ساختن است. ایرج زاد در عنکبوت نشان میدهد که توانایی این را دارد تا مرعوب سوژههایش نشود و بتواند با فاصله گرفتن از سوژههای ملتهب داستان، فیلمهایش را به شکلی رئالیستی کارگردانی کند. از این منظر ایرج زاد با عنکبوت گام بزرگی برداشته است و ثابت میکند کارگردان باهوشی در سینمای ایران ظهور کرده که میتواند با تکیه بر درک درستش از سینما فیلمهای متفاوتی بسازد.
عنکبوت: ضرورت ورود به دنیاهای تازه
عنکبوت نشان میدهد که سینمای ایران تشنهی ساختن فیلمهایی با مضامین تازه است. اگر در خارج از ایران ساختن فیلم درباره قاتلان زنجیرهای از مد اُفتاده است، اما در ایران این مضمون تازه و بکر است و میتوان با تکیه بر این مضمون تریلرهای روانکاوانه از جنس تریلرهایی که هیچکاک و فینچر در ساختنشان اُستاد هستند، ساخت. عنکبوت بار دیگر ثابت میکند که اگر زمینه برای ورود به دنیاهای تازه مهیا شود میتوان فیلمهای متفاوتی ساخت که سینمای ایران را از سوژههای تکراری و نخنما برهاند. این فیلم از این جهت که مسیری خلاف مسیر متداول سینمای ایران طی میکند هم فیلم مهمی است و در حد بضاعت خودش موفق میشود اُفقهای تازهای پیش روی سینمای ایران بگشاید و روح تازهای به سینمای سرشار از سوژههای تکراری ایران بدمد.