فیلم صحنهزنی دومین فیلم علی صمدی با ساختاری متفاوت از فیلم نخست او (بینامی) پس از آنکه از لیست اصلی فیلمهای جشنوارهی فیلم فجر خط خورد و با تعجب بسیاری از اهالی رسانه روبرو شد، اینبار در جشنوارهی جهانی فیلم فجر به اکران درآمد تا در فضایی بهدور از جنجال فرصت دیده شدن توسط مخاطبان و منتقدان را پیدا کند. فیلم دربارهی سه مرد است که یک شبکه خلاف را اداره میکنند و کارشان این است که صحنههای جعلی تصادف را بسازند تا از بیمه پول بگیرند. همین خلاصه قصهی کوتاه از صحنهزنی بیننده را با داستانی جدید و کمتر روایت شده در سینمای ایران مواجه میکند. علی صمدی بر اساس تحقیقاتی که از روزنامهها، ادارههای بیمه و دیگر ارگانها داشته، تلاش کرده تا این سوژهی عجیب و تجارت پرسودی که در جامعه جریان دارد را در قالب فیلمی اجتماعی و قصهگو روایت کند.
- بیشتر بخوانید: همه چیز دربارهی فیلم صحنه زنی
اسد (بهرام افشاری) در نقش رئیس گروه، با ظاهری رعبآور و خوفناک کمتر از بقیه حرف میزند و کارش تهدیدکردن است. او شخصیتی پیچیده و زندگی سختی دارد و میخواهد با پول این کار به هدفش یعنی پیدا کردن دخترش برسد. سبزواری (مجید صالحی) سعی میکند با زبانی آرام کنترل اوضاع را بهدست بگیرد و مِستر (پیام احمدینیا) وظیفهاش عملی کردن تهدیدها و دستورات اسد است. شخصیت متفاوت این سه نفر و دیالوگهایی که پشت سر هم میان آنها رد و بدل میشود، به حفظ ریتم فیلم بسیار کمک کرده است. صحنهزنی با خلق موقعیتها و سکانسهایی درگیرکننده توجه مخاطب را به قصهی تمام کارکترها و داستان زندگیشان جلب میکند. هرکدام از آنها گرفتار مشکلاتی شدهاند که به تنهایی مقصرش نبودهاند. نمیتوان کسی را سرزنش کرد.
همهی آنها به دلایل عمیق و ریشهای مربوط به گذشته و شکافی که میان اقشار مختلف جامعه وجود دارد، دست به کارهایی میزنند که علاوه بر ریسک بالا، انسانیتشان را به زوال و سقوط میکشاند. سلسله اتفاقاتی که برای اسد میافتد و مواجههاش با لیلا جاوید مددکار اجتماعی (مهتاب کرامتی) او را دچار چالشهای اخلاقی زیادی میکند. بهرام افشاری با چهرهای خشن و قامتی استوار اما تکیده، به شخصیت درونگرا و عصبانی اسد هویتِ مردی دلمرده، باخته از زندگی و متلاشی شده داده است. او با کمترین دیالوگ و بیشترین بازی صورت (به خصوص چشمها) اسد را به قهرمانی تنها و شکست خورده بدل میکند.
فیلم در نیمهی دوم با قاببندیهایی گیرا، هجوم وقایع مرتبط به هم و همچنین پردهبرداری از رازهای گفته نشده بار دیگر بیننده را به دلِ هیجان ناشی از این سوژهی ملتهب میبرد. صحنهزنی اگرچه در تیپ سازی برخی از شخصیتها مانند شیرین (لیندا کیانی) و بعضی از سکانسها گرفتار کلیشههای رایج در این نوع فیلمهای منسوب به سینمای اجتماعی میشود اما تلاش میکند دربارهی این معظل خانمانسوز و کمتر پرداخت شده به مخاطب آگاهیهای لازم را بدهد و او را با دنیای غریب و رنجآور چنین افرادی آشنا کند.