نویسنده: مهدی ولی زاده کیوی
سالهاست که انیمیشنهای دیزنی و پیکسار در راس بهترینهای سال قرار میگیرند. امسال هم تقریبا همین رسم تکرار شد. سه فیلم از فهرست زیر تولیدات مربوط به این کمپانی هستند. افسانهها و داستانهایی از فرهنگها و سرزمینهای مختلف کلید موفقیت در جهانی است که روز به روز شبیه هم میشود و این تفاوتهای فرهنگی آخرین تلاشها برای خاص بودن و پر از داستانهای ناگفته و جدید است.
امسال دو عنوان جدید هم حسابی سر و صدا به پا کرد. Invincible و Arcane که با توجه به سریال بودن آنها در این نوشتار به آنها اشاره نشده است ولی برای انیمیشن دوستان، سال ۲۰۲۱ را هیجانانگیزتر و جذابتر کرده بودند و احتمالا سالهای بعدی را هم.
۱. لوکا «Luca»
- نام کارگردان: انریکو کاساروسا
- IMDB: 7.5 / 10
در دنیای زیرآب لوکا و خانوادهاش زندگی خوبی را سپری میکنند. لوکا پسر محبوب دهکده است و هر روز گلهاش را به چرا میبرد. این درحالیست که بزرگترها همیشه به او سفارش میکنند که مواظب آدمهای هیولا صفت که همنوعان لوکا را به سیخ میکشند باشد. تا این که یک روز کنجکاوی لوکا او را به محیط انسانها میکشاند.
داستان آشنای مواجه با خطرات و دنیای خارج از حیطهی زندگی و ماجراجویی با گفتمانهای جدیدی مثل مبارزه با نژادپرستی و پذیرفتن افراد با خصوصیات متفاوت درونمایه اصلی لوکاست. لوکا با اینکه فیلمی از پیکسار است اما چه به لحاظ داستان و چه از بعد فنی و تصویر یک سر و گردن از مابقی تولیدات این شرکت پایینتر است. داستان ساده و سر راست لوکا برای مخاطب خردسال خود پیامهای بالا را به راحتی منتقل میکند و برای پدر و مادرها علاوه بر تاکید بر همراهی کودکان برای کشف نامکشوفها، مناظری کارت پستالی از دهکدههای ساحلی ایتالیای پس از جنگ دوم جهانی را به تصویر میکشد که به عنوان مقصدی برای سفر، همیشه جذاب و دلفریب بوده است.
- بیشتر بخوانید:
- تحلیل و بررسی انیمیشن لوکا
- نقد و بررسی انیمیشن روح
۲. رایا و آخرین اژدها «Raya and the Last Dragon»
- نام کارگردان: کارلوس لوپز استرادا – دان هال
- IMDB: 7.3 / 10
رایا شاهدخت یکی ازخاندانهایی است که وظیفهی نگهداری از جواهری زندگیبخش را برعهده دارند. پدر رایا در تلاش برای حفظ جواهر تبدیل به سنگ میشود و رایا سالها بعد وقتی دیگر همه امیدها از دست رفتهاند پا در مسیری میگذارد تا با کمک آخرین اژدها و دستهای از دوستان جورواجور دنیا را به جایی بهتر تبدیل کند.
دیزنی و پیکسار برای رایا به سراغ افسانههای جنوب شرق آسیا رفتهاند و مثل مولان با قهرمانی دخترانه داستان را پیش میبرند. اولین چیزی که در رایا و آخرین اژدها به چشم میآید دنیایی وام گرفته از تفاوتهای فرهنگی و زیباییهای این اختلافها در زندگی و فرهنگ قبایل مختلف دنیای فیلم مانند مابه ازای بیرونی آن در کشورهای جنوب شرق آسیا است. رنگآمیزی و مناظر طبیعی فیلم بسیار چشمنواز است و جملهی کلیدی فیلم یعنی “اگر یاد نگیریم به هم اعتماد کنیم، همدیگر را نابود میکنیم” همراه صحنههای شلوغ و پر از تعقیب و گریز فیلم و رقص اژدهایان تا مدتها در ذهن کودکان و بزرگسالان مخاطب فیلم میماند.
۳. میشلها علیه ماشینها « The Mitchells vs. the Machines»
- نام کارگردان: مایک ریاند
- IMDB: 7.7 / 10
رابطه کیتی میچل (جیکوبسون) با پدر خوشنیتش ریک (مک براید) دیگر مثل سابق نیست. او میخواهد به مدرسه فیلم برود، جایی که معتقد است بالاخره افرادی را پیدا میکند که از حساسیت خلاقانه عجیب او استقبال میکنند. ریک به امید اینکه قبل از رفتن کیتی دوباره همه چیز خوب شود، به همه خانواده پیشنهاد می کند که او را به مدرسه ببرند. اما نگرانیهای جدیتر به زودی خود را نشان میدهد، زمانی که یک برنامه هوش مصنوعی به نام pal ُ ارتش روباتها را برای به بردگی کشیدن بشریت بسیج میکنند. میچلها به زودی به آخرین فرصت تمدن تبدیل میشوند.
ماشینها بر علیه میچلها، یک کمدی کاملاً لذتبخش است که در آن یک خانواده دوستداشتنی در جنگی نابرابر، جهان را از شورش رباتها نجات میدهند. این انیمیشن شرکت سونی توسط فیل لرد و کریستوفر میلر، دو فیلمسازی که سابقه تولید فیلمهای «لگو» و« ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» را داشتهاند تولید شده است ، خنده، احساسات و اکشن فراوانی در فیلم ارائه میشود و اگرچه پیشفرض آخرالزمانی داستان ممکن است تیره و تار به نظر برسد، اما تصویر با شادی همراه است و عملاً از همان ابتدا به ما اطمینان میدهد که همه چیز برای قهرمان نوجوان خجالتی فیلم و فرزندانش به خوبی پیش خواهد رفت. ریاند کارگردان اجازه نمیدهد که ماجرا خیلی ترسناک شود. انسانهای اسیر در سلولهای اطاقکی شفاف قرار میگیرند – هیچ قتل یا حتی خونی وجود ندارد. با این حال، میچلها به اندازهای تنش دارند که در برخی لحظات استرس زا نگران قهرمانان فیلم بشویم.
طنز موقر، ارجاعات حیلهگرانه به فرهنگ پاپ و موسیقی فیلمهای علمی- تخیلی دهه ۸۰ و سرعت سکانسهای پرانرژی در ترکیب با جریان پنهان عاطفی شیرین که در آن کتی و ریک رابطه تیره و تار خود را ترمیم می کنند فیلم را به اثری موفق و دیدنی تبدیل کرده است.
۴. انکانتو « Encanto »
- نام کارگردان: جرد بوش و بایرون هاوارد
- IMDB: 7.3 / 10
فیلم جدید دیزنی، در مورد خانوادهای مستعد در کلمبیا، دارای انیمیشن خیرهکننده، داستانی زیبا و آهنگهای جذاب برای همه سنین است.
دیزنی همیشه در کار ساخت جادو بوده است. فرمول به نظر ساده است ترکیب موسیقی و اکشن و داستان پرکشش اما بعضی اوقات جواب نمیدهد و گاهی فیلم جادویی میشود مثل «انکانتو» که نسلها منتقل میشود. الکسا را فراموش کنید – Casita یک خانه هوشمند است که شبیه هیچ خانهی دیگری نیست. او با زبان کاشیها و کرکرههای پنجرههای تکانخورده صحبت میکند و کمک میکند تا همه چیز مرتب شود. وقتی هر مادریگال جوانی به سن بلوغ میرسد، به آنها یک هدیه و دری به اتاق خواب جدید میدهد، اتاقی به طرز غیرممکن بزرگ و با طراحی دقیقی که موضوع آن حول یک توانایی خاص است.
همه چیز از سالها پیش، زمانی شروع شد که ابولا آلما (ماریا سیسیلیا بوترو)، پدر مادریگال، و خانوادهاش از خشونت روستای خود فرار کردند و حالا نسلهاست که این خانه و آدمهایش جادو زدهاند و آخرین فرد خانواده باید این جادو را نجات دهد. داستان فیلم یک داستان شگفت آور در مقیاس کوچک است: به جای سفر، اکشن در داخل و اطراف خانه رخ میدهد. این به این دلیل است که «انکانتو» بیشتر به عشق و مبارزات خانواده، بدون شخصیتهای فرعی احمقانه یا سرنخهای عاشقانه علاقه دارد.
فیلم ترکیبی خیرهکننده از رنگها و بافتی دقیق از جزئیات گرانبها – مانند گلدوزی روی دامنها ارائه میکند فیلم تعاملی قوی با فرهنگ لاتین و احترام به آن در تمام ابعاد است. موسیقی گوش نواز متن از آهنگهای ترکیبی از سالسا، باچاتا و هیپهاپ این جادو را به شکلی شاد و به یاد ماندنی در ذهن ثبت میکند.
۵. ران اشتباه رفته است «Ron’s Gone Wrong »
- نام کارگردان:سارا اسمیت – جی پی واین
- IMDB: 7.1 / 10
بارنی دوازده ساله کمی با بچههای دیگر متفاوت است. مادرش در جوانی از دنیا رفته، پدرش در تلاش است تا تجارت اسباببازی جدید خود را از شکست نجات دهد و مادربزرگ مجارستانی او (اولیویا کولمن) پر از عشق و سوسیس سیر است، اما توصیه های او “یک مرد عاقل می تواند هر چیزی را ترشی کند، حتی یک دستکش” برای پسری که هنوز در اثر فاجعه زخمی است فایده چندانی ندارد. اما آشنایی با یک ربات ناقص زندگیاش را دگرگون میکند.
این فیلم نکات مهمی در مورد اثرات مضر استفاده از دستگاههای الکترونیکی، ضبط دادهها و تمایلات شیطانی فناوریهای بزرگ بیان میکند. اما برای بیان نقادانه و انتقال پیام به مخاطب جوانتر کمی توی ذوق میزند. سکانسی در فیلم وجود دارد که در آن بارنی و رون در جنگل پنهان میشوند که به طرز شگفتانگیزی زیباست و نور و طبیعت را در نقطه مقابل دنیای پر زرق و برق مبتنی بر فناوری حیاط مدرسه مهار میکنند.
۶. هرج و مرج فضایی:میراث جدید « Space jam 2»
- نام کارگردان: مالکوم دی لی
- IMDB: 4.4 / 10
لبران جیمز جوان در سال ۱۹۸۸ بخاطر مربیاش دستگاه گیم بوی خود را کنار گذاشت و با تکیه بر تمرین به سطح امروزی رسید او به همراه پسرش وارد دنیای دیجیتالی وارنر میشود و باید در یک مسابقه به همراه تیم لونی تونز برنده بازی شود تا به حالت عادی برگردد.
هرج و مرج فضایی یک، با حضور مایکل جردن اسطورهی بیبدیل دنیای بسکتبال فیلمی محبوب و خلاقانه بود. حالا پس از تقریبا سه دهه جانشین خلف مایکل جردن یعنی لبرون جیمز قرار است دنیا را از شر بدجنسهای دنیای کارتون نجات دهد. فیلم فقط به لطف نوستالژی جلب توجه میکند. نه داستان به روز رسانی شده، جذابیتی دارد نه دیگر تلفیق انیمیشن و فیلم زنده جدید و نوآورانه است. فیلم مخاطب کم سن و سال را خوشحال میکند اما برای بزرگترها غیر از یادآوری خاطره شیرین فیلم اول وقت تلف کردن است.